✍🏻عبدالخالق چرخ انداز
نرخ مشارکت اقتصادی زنان طبق آمارهای دولتی در سال ۹۰ شمسی در بلوچستان و سیستان ۷.۵ درصد بوده که نشان از اختلاف فاحش آمار آنان با مردان و حتی زنان در دیگر نقاط ایران دارد. این امر خود زمینه ساز مشکلات عدیده ای برای خانواده ها و علی الخصوص زنان است.
طبق نظریه کارشناسان برای توسعه پایدار نیاز هست که تمامی افراد و گروه ها و اقشار اجتماعی جامعه در فرآیند توسعه آن دخالت داده شوند و به همین علت در جوامع پیشرفته امروزی، زنان که تا سده های اخیر نه موضوع تحول و تغییر بوده اند و نه منشا تغییر؛ اکنون نقش محوری در تغییرات مثبت را گرفته و منشا تغییرات گسترده ای در آن جوامع گشته اند.
اما این مسئله در بلوچستان که بطور عامدانه از طرف رژیم از فرآیند توسعه بدور نگه داشته شده است تصویری متفاوت دارد. در بلوچستان که از نظر تمامی شاخص های توسعه در پایین ترین سطح قرار دارد ، زنان بلوچ دشواریهایی به مراتب بیشتر از مردانش دارند و در کنار رژیم جمهوری اسلامی به عنوان عامل اصلی، عوامل دیگری هم در این نارسایی ها نقش پررنگی دارند؛ از جمله فرهنگ مردسالاری، تعصبات خانوادگی، برداشت های دینی و تعصبات مذهبی، نگرش منفی نسبت به توانایی زنان و نابرابری طبقاتی که باعث شده زنان از این فرصت های اجتماعی محروم شوند و در اندک فرصت هایی که موجود هست نیز عدم اعتماد به نفس در بین دختران و قبول کردن خود بعنوان جنس دوم که خود محصول ساختار اشتباه اجتماعی میباشد، باعث شده توان رقابت با مردان را در این عرصه کارزار نداشته باشند و در بسیاری از موارد خود زنان نیز به این باور اشتباه رسیده اند که ضرورتی برای مشارکت آنها در عرصه های اجتماعی نیست و صرفا به نقش مادر بودن خود تاکید می کنند که این خود مانعی بزرگ برای فعالان برابری جنسیت (هر چند اندک) در جامعه بلوچستان هست.
متاسفانه تلاش و عزم عمومی نیز برای تغییر این شرایط وجود ندارد و تلاش های تک نفره افرادی خاص به تنهایی قادر به تغییر این وضعیت نگشته و همه این موارد باعث شده که از نظر آماری امید به زندگی در میان زنان بلوچ بسیار پایین و سطح و کیفیت حیات در بسیاری از موارد در وضعیت اسفناکی باشد.
با توجه به اینکه بلوچستان از نظر آماری نیز بالاترین آمار زنان بدسرپرست و بی سرپرست را در ایران داراست، یک ضرورت حتمی وجود دارد تا گامهایی جدی و فوری برای توانمندی زنان از نظر استقلال اقتصادی برداشته شود و این با توجه به سیاست های تبعیض آمیز رژیم امری بسیار دشوار به نظر میرسد ولی شاید با توجه به پتانسیل های موجود و اراده بلند زنان بلوچ برای تغییرات مثبت امیدی وجود داشته باشد.
برای تسریع آن نیاز است که خانواده ها آموزش درست به دخترانشان بدهند تا نگرش آنها به جنسیت، به سمت برابری سوق داده شود و از این طریق باعث ایجاد انگیزه و اعتماد به نفس در آنها گردند و در کنار آن لازم است که زنان و مردان توانمند علی الخصوص از نظر اقتصادی با ایجاد کسب و کارهای خانگی، زنان و سرمایه گذاری در صنایعی چون سوزن دوزی و صنایع دستی و حمایت از فعالیت زنان در دیگر اصناف گامی اساسی در توانمند سازی مالی زنان، مخصوصا زنان بدسرپرست و بی سرپرست در این شرایط بد اقتصادی بردارند.