
قتل نسیبه آینهای است از بیعدالتی عمیق و تاریخی برعلیه زنان
برمش/ قتل نسیبه تفکری یکی از جلوههای دردناک خشونت ساختاری علیه زنان در جامعهای است که قوانین، فرهنگ و شرایط اقتصادی و اجتماعی، همگی دست به دست هم دادهاند تا چنین فجایعی نه تنها تکرار شوند، بلکه عادی جلوه کنند. قتل یک دختر توسط پدرش، تنها یک “اختلاف خانوادگی” نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم مجموعهای از بحرانهای عمیقتری است:
۱. ساختار پدرسالارانه و نبود حقوق فردی برای زنان:
در جامعهای که زن نه به عنوان یک فرد مستقل، بلکه به عنوان «متعلق به پدر یا شوهر» تعریف میشود، تصمیمگیریهای حیاتی او نیز تابع خواست دیگران است. نسیبه قربانی همین نگاه شد؛ جایی که حتی تصمیمش برای بازگشت به خانهاش، با مخالفت پدر روبهرو شد.
۲. نبود حمایت قانونی و اجتماعی:
زنانی که قربانی خشونت خانگی میشوند، اغلب هیچ پناهگاه قانونی یا اجتماعی ندارند. نه امکاناتی برای ترک محیط آسیبزا فراهم است، نه حمایت روانی و نه امیدی برای رسیدگی واقعی به جرم. حتی پس از قتل، نبود قوانین بازدارنده باعث میشود قاتلان از مجازات واقعی بگریزند.
۳. فقر و بحران اقتصادی بهعنوان محرک خشونت:
فقر شدید و نبود شغل، مخصوصاً در مناطقی مانند بلوچستان، زمینهساز تنشهای خانوادگی و روانی شدیدی است. زنان در چنین شرایطی به دلیل عدم استقلال مالی مجبورند در برابر خشونت سکوت پیشه کنند و «بسوزند و بسازند».
۴. سکوت نهادهای رسمی و عادیسازی جنایت:
وقتی قتلهای ناموسی یا خانوادگی در رسانهها و ساختارهای حکومتی با سکوت، بیتفاوتی یا حتی توجیهات فرهنگی مواجه میشود، پیام آن برای جامعه روشن است: این رفتارها پذیرفته شدهاند.
۵. ناموس پرستی و کشتار تحت این عنوان:
در این قتل، مفهوم «ناموس» نقش کلیدی دارد؛ در چنین جوامعی، مردان خود را «مالک» زنان خانواده میدانند و هرگونه تصمیمگیری یا رفتار خارج از اراده پدر، برادر یا شوهر، نوعی بیاحترامی به «ناموس» تلقی میشود.
در منطق فرهنگ ناموسی، مرگ زن «گناهکار» یا «نافرمان»، ترجیح داده میشود به زندگی او با اختیار خودش. همین منطق، نهتنها خشونت را توجیه میکند، بلکه آن را تبدیل به وظیفهای مردانه و حتی شرافتمندانه میسازد.
این تفکر، بهشدت ریشه در قوانین نانوشته و گاهی حتی قوانین رسمی دارد. وقتی قاتلان ناموسی در دادگاهها با تخفیف مجازات روبهرو میشوند یا حتی با رضایت خانواده آزاد میشوند، این پیام داده میشود که قتل برای حفظ «ناموس» مجاز است.
تا زمانی که این ساختارهای فکری، قانونی و اجتماعی تغییر نکند، قتلهایی از این دست تکرار خواهند شد و جامعه در سکوت، نظارهگر مرگ مظلومانی خواهد بود که تنها «خواستند خودشان باشند».
قتل نسیبه تنها یک پرونده جنایی نیست؛ آینهای است از بیعدالتی عمیق و تاریخی که زنان، بهویژه در مناطق محروم ایران، روزانه با آن دست و پنجه نرم میکنند. تغییر فقط از طریق اصلاح قانون، آموزش، توانمندسازی زنان، حمایت اجتماعی و شکستن تابوهای فرهنگی ممکن است. در غیر این صورت، نسیبهها همچنان قربانی خواهند شد، بیآنکه کسی پاسخگو باشد.
فیلم از کانال یوتیوب گروه پژوهش کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
وبسایت برمش :
www.Bramsh.org
Instagram:
https://www.instagram.com/bramsh_org
Telegram:
https://t.me/bramshbalochistan