از الهه تا قربانی؛ تحلیلی بر قتل ساجده سندکزهی و فروپاشی ارزش‌های انسانی در بلوچستان

از الهه تا قربانی؛ تحلیلی بر قتل ساجده سندکزهی و فروپاشی ارزش‌های انسانی در بلوچستان

✍️ سانیا میربلوچ

برمش/ بامداد شنبه ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۴، در روستای قاسم‌آباد خاش، ساجده سندکزهی، زن جوان ۲۰ ساله بلوچ و مادر دو کودک خردسال، با شلیک مستقیم همسرش به قتل رسید.
او نه قربانی یک لحظه خشم، بلکه قربانی نظامی از بی‌عدالتی، سکوت و باورهای تحریف‌شده شد؛ نظامی که در آن زن بلوچ از جایگاه «الهه خانواده» به «ملک مرد» تنزل یافته است.

در فرهنگ اصیل بلوچ، زن جایگاهی مقدس داشت. زن بلوچ نه تنها مادر و همسر، بلکه ستون شرافت و نماد تداوم قبیله بود. غیرت بلوچ، پاسداری از حرمت زن بود، نه سلطه بر او. هیچ جنگی بدون احترام به زن معنا نداشت، هیچ مردی بدون رضایت زن به بزرگی نمی‌رسید.

اما آنچه امروز در بلوچستان شاهدیم، نتیجه‌ی تحمیل اندیشه‌های مردسالار مذهبی و فقر ساختاری است، نه فرهنگ بلوچ. در دهه‌های اخیر، سلطه‌ی روحانیت مذهبی – چه در ساختار شیعه‌ی حاکم و چه در جریان‌های سنی سنتی – با تفسیرهای بسته و سیاسی از دین، مفهوم مردانگی را از «پناه و حمایت» به «مالکیت و کنترل» تغییر داده است.
مذهبِ آلوده به سیاست، از زن انسان ساخت، ولی حق حیات، تصمیم و کرامت را از او گرفت.

وقتی فقر و مذهب دست به دست هم می‌دهند

بلوچستان در دهه‌های اخیر، زیر فشار سنگین فقر و تبعیض له شده است. مردی که در جامعه بی‌قدرت است، در خانه با خشونت به دنبال بازسازی قدرت می‌گردد.
ساجده، در ۱۶ سالگی ازدواج کرد با مردی که پیش‌تر همسر دیگری را طلاق داده بود. چهار سال در سکوت، خشونت، تحقیر و ضرب و شتم زیست؛ تا آن شب که گفت:

«اگر مُردم، من را حلال کنید.»
و چند ساعت بعد، همان مرد با اسلحه به زندگی‌اش پایان داد.

قتل او تنها جنایت یک فرد نیست؛ نشانه‌ی بحران جمعی است که از بی‌پناهی زنان و نبود قانون و نهاد حمایتی ریشه می‌گیرد. زنی که کتک بخورد، جایی برای پناه ندارد. حتی اگر شکایت کند، باید دوباره به همان خانه‌ی خشونت برگردد.

بلوچستان گرفتار بحران سه وجهی شده:

۱. انحراف فرهنگی: فرهنگ بلوچ در اصل زن‌محور و عدالت‌خواه بود. اما در دهه‌های اخیر، با نفوذ تفکرات مذهبی مردسالار، معنای غیرت و مردانگی تحریف شد. زن از شریک زندگی به “دارایی” تبدیل شد.
۲. بحران اقتصادی: فقر، بیکاری و نبود امنیت روانی، خشونت را نهادینه کرده است.
۳. بحران دینی-سیاسی: وقتی دین ابزار قدرت شود، قربانی نخستش زن است. زن در منبرها به سکوت و اطاعت دعوت می‌شود، نه به زندگی و آگاهی.

نجات جامعه‌ی بلوچ در بازگشت به هویت اصیل خود است؛ فرهنگی که در آن زن «ناموس» نیست که پنهانش کنند، بلکه «انسان» است که باید در کنار مرد بایستد.
غیرت حقیقی، حفظ کرامت زن است نه کنترل او. مرد بلوچ باید دوباره معنای مردانگی را بیابد؛ مردی که تکیه‌گاه است، نه تهدید.

زنان بلوچ نیز باید بدانند که سکوت، زنجیر است. هر زنی که سکوت کند، راه را برای خشونت بعدی هموار می‌سازد. باید آموزش دید، آگاه شد، و از ترس عبور کرد.
بیداری زنان، تهدید نیست؛ احیای جامعه است.

قتل ساجده سندکزهی تنها یک فاجعه خانوادگی نیست؛ نشانه‌ی فروپاشی ارزش‌های انسانی در سایه‌ی فقر، سیاست مذهبی و بی‌عدالتی است.
اگر مردان بلوچ به هویت اصیل خود بازنگردند و زنان بلوچ به آگاهی نرسند، قربانی بعدی همین امروز میان ما قدم می‌زند.

ساجده مرد، اما صدای او باید زنده بماند.
نه به عنوان یادگار اندوه، بلکه به عنوان فریاد بیداری برای بلوچستان.

#برمش_صدای_زنان_بلوچستان

Bramsh-Balochistan woman’s voice

تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

وبسایت برمش :
www.Bramsh.org
Instagram:
https://www.instagram.com/bramsh_org
Telegram:
https://t.me/bramshbalochistan

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا