مروز را روز جهانى زن نام گذارى كرده اند
نميدانم كدام زن و در كجاى اين كره خاكى ، مورد هدف اين شعار ميباشد.
اي كاش سازمان ملل براى هر منطقه جغرافيايي نمايندگانى را از بطن همان جامعه و بدور از وابستگى به سياست هاى حاكم بر آن جامعه داشته تا بتوانند موارد عدم رعايت حقوق زنان را طبق آيتم هاى تعريف شده جهانى آن گزارش نمايند.
به جرأت ميتوان گفت جامعه جهانى اطلاع چندانى از انواع نقض حقوق مدنى زنان كه برخاسته از آداب وقوانين ، قوميتى ، مذهبى وسياسى و…كه در برخى از جوامع محروم وعقب نگه داشته شده بر زنان اعمال ميشود را ندارد .
متاسفانه امروزه اين قوانين براى آنها حكم زندگى را در باورشان گنجانده و خلاف آن امرى نابخشودنى وغير قابل تصور است.
آرى من يك زنم واز جايي مى آيم كه
دختران خردسال را از روياهاى كودكى به حجله گاههايى به مانند تونل هاى وحشت شهربازى اما واقعى ميبرند وچه برده وار عمرى را با تحقير وتهديد وتنفر سپرى ميكند .
آرى من از جايى مى آيم كه
زن بيست ساله با پنجمين حاملگى با چشمانى وحشت زده جهت مراقبت مى آيد وبجاى حمايت وآرامش از طرف همسر ،نگران پسر نبودن جنين است كه همسرش تهديد كرده چنانچه اينهم دختر شود همسر ديگر اختيار ميكند
آرى من از جايى مى آيم كه
شاهد فريادهاى خاموش زنى باردار بودم كه باوجود داشتن نقض ژنتيكى در جنين و لزوم سقط آن ،بخاطر عدم رضايت همسر واطرافيان وفتواى علما ،مجبور به حمل اين جنين ناقض وعوارض باردارى وزايمان …وتحمل رنج يك كودك معلول باشد.
و اما اين حكايتها همچنان ادامه دارند .
ومن به اقتضاى شغلى كه داشتم فقط
تكه اى ازين پازل ناهنجار اجتماعى را بازگو كردم.
به اميد طلوع آزادى وآرامش براى تمامى زنان تحت ستم
سيما مباركى