سازمان صدای زنان بلوچستان

  • رسم خطرناک تیراندازی، سنتی که جان می‌گیرد

    رسم خطرناک تیراندازی، سنتی که جان می‌گیرد

    برمش/ حادثه تلخ ایرانشهر، که در آن یک زن جوان جان باخت و زنی دیگر زخمی شد، بار دیگر نشان داد که رسم تیراندازی در مراسم‌های شادی و عزا نه‌تنها سنتی نادرست، بلکه تهدیدی مستقیم علیه جان انسان‌ها و امنیت عمومی است. این اتفاق‌ها دیگر «تصادف» نیستند، بلکه نتیجه تداوم بی‌قانونی، سهل‌انگاری و نبود فرهنگ‌سازی در برابر دسترسی آسان به سلاح در برخی مناطق کشور هستند.

    در بسیاری از شهرهای بلوچستان، تیراندازی در مراسم‌ها نوعی «نمایش مردانگی و شادی» تلقی می‌شود، اما در عمل تبدیل به آیین مرگ و اندوه شده است. هر سال ده‌ها خانواده به دلیل همین رسم اشتباه داغدار می‌شوند؛ قربانیانی که اغلب زن و کودک‌اند و هیچ نقشی در حادثه ندارند.

    چندین پیشنهاد برای تغییر و پیشگیری در این امر تا شاهد همچنین فاجعه تاسف باری نباشیم:

    ۱- نهادهای فرهنگی، رسانه‌ها و فعالان اجتماعی باید در جهت تغییر نگرش عمومی نسبت به «تیراندازی در مراسم» اقدام کنند؛ استفاده از الگوهای محلی، روحانیون و بزرگان طوایف برای آگاهی‌بخشی می‌تواند مؤثر باشد.

    ۲-برخورد قانونی با تیراندازی در مراسم‌ها باید جدی‌تر و بازدارنده‌تر شود. عدم پیگیری مؤثر از سوی مسئولان باعث شده این رفتار پرخطر به عادت اجتماعی بدل شود.

    ۳- موسیقی محلی، رقص‌های آیینی، یا آتش‌بازی‌های ایمن می‌توانند جایگزینی بی‌خطر و زیباتر برای این رسم خطرناک باشند.

    در نهایت، حادثه ایرانشهر تنها یک تراژدی خانوادگی نیست، بلکه هشداری اجتماعی است: تا زمانی که جامعه در برابر سنت‌های خطرناک سکوت کند، هر جشن می‌تواند به سوگ بدل شود.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • یائسگی؛ فصلی فراموش‌شده در زندگی زنان ایرانی

    یائسگی؛ فصلی فراموش‌شده در زندگی زنان ایرانی

    برمش/ ۱۸ اکتبر روز جهانی یائسگی است. یائسگی یکی از مراحل طبیعی در زندگی زنان است، اما در جامعه ایران همچنان با سکوت، شرم و ناآگاهی همراه است. بسیاری از زنان در این دوره حساس، نه‌تنها با چالش‌های جسمی و روانی روبه‌رو هستند، بلکه با نگاه‌های قضاوت‌گر و فضای فرهنگی مردسالار نیز مواجه می‌شوند.

    در بسیاری از فرهنگ‌های غالب، زنان پس از پایان دوران باروری، نادیده گرفته می‌شوند و ارزش اجتماعی آن‌ها کاهش می‌یابد. چنین نگرشی باعث می‌شود که زنان یائسه احساس انزوا، افسردگی، و طردشدگی کنند. تغییرات هورمونی مانند گرگرفتگی، اختلالات خواب، و نوسانات خلقی نیز بدون حمایت و آگاهی، فشار مضاعفی بر آن‌ها وارد می‌کند.

    نبود آموزش عمومی، عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی علمی و محرومیت از خدمات مشاوره‌ای باعث شده زنان نتوانند با آرامش و آمادگی وارد این مرحله شوند. بسیاری از آن‌ها حتی در درون خانواده یا نزد پزشکان نیز نمی‌توانند آزادانه درباره مشکلاتشان صحبت کنند.

    کارشناسان تأکید می‌کنند که باید تابوی یائسگی شکسته شود و آموزش، آگاهی‌رسانی و حمایت روانی در دستور کار قرار گیرد. یائسگی پایان زن بودن نیست، بلکه آغاز فصلی جدید در زندگی است؛ فصلی که شایسته احترام، توجه و همراهی است.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • از الهه تا قربانی؛ تحلیلی بر قتل ساجده سندکزهی و فروپاشی ارزش‌های انسانی در بلوچستان

    از الهه تا قربانی؛ تحلیلی بر قتل ساجده سندکزهی و فروپاشی ارزش‌های انسانی در بلوچستان

    ✍️ سانیا میربلوچ

    برمش/ بامداد شنبه ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۴، در روستای قاسم‌آباد خاش، ساجده سندکزهی، زن جوان ۲۰ ساله بلوچ و مادر دو کودک خردسال، با شلیک مستقیم همسرش به قتل رسید.
    او نه قربانی یک لحظه خشم، بلکه قربانی نظامی از بی‌عدالتی، سکوت و باورهای تحریف‌شده شد؛ نظامی که در آن زن بلوچ از جایگاه «الهه خانواده» به «ملک مرد» تنزل یافته است.

    در فرهنگ اصیل بلوچ، زن جایگاهی مقدس داشت. زن بلوچ نه تنها مادر و همسر، بلکه ستون شرافت و نماد تداوم قبیله بود. غیرت بلوچ، پاسداری از حرمت زن بود، نه سلطه بر او. هیچ جنگی بدون احترام به زن معنا نداشت، هیچ مردی بدون رضایت زن به بزرگی نمی‌رسید.

    اما آنچه امروز در بلوچستان شاهدیم، نتیجه‌ی تحمیل اندیشه‌های مردسالار مذهبی و فقر ساختاری است، نه فرهنگ بلوچ. در دهه‌های اخیر، سلطه‌ی روحانیت مذهبی – چه در ساختار شیعه‌ی حاکم و چه در جریان‌های سنی سنتی – با تفسیرهای بسته و سیاسی از دین، مفهوم مردانگی را از «پناه و حمایت» به «مالکیت و کنترل» تغییر داده است.
    مذهبِ آلوده به سیاست، از زن انسان ساخت، ولی حق حیات، تصمیم و کرامت را از او گرفت.

    وقتی فقر و مذهب دست به دست هم می‌دهند

    بلوچستان در دهه‌های اخیر، زیر فشار سنگین فقر و تبعیض له شده است. مردی که در جامعه بی‌قدرت است، در خانه با خشونت به دنبال بازسازی قدرت می‌گردد.
    ساجده، در ۱۶ سالگی ازدواج کرد با مردی که پیش‌تر همسر دیگری را طلاق داده بود. چهار سال در سکوت، خشونت، تحقیر و ضرب و شتم زیست؛ تا آن شب که گفت:

    «اگر مُردم، من را حلال کنید.»
    و چند ساعت بعد، همان مرد با اسلحه به زندگی‌اش پایان داد.

    قتل او تنها جنایت یک فرد نیست؛ نشانه‌ی بحران جمعی است که از بی‌پناهی زنان و نبود قانون و نهاد حمایتی ریشه می‌گیرد. زنی که کتک بخورد، جایی برای پناه ندارد. حتی اگر شکایت کند، باید دوباره به همان خانه‌ی خشونت برگردد.

    بلوچستان گرفتار بحران سه وجهی شده:

    ۱. انحراف فرهنگی: فرهنگ بلوچ در اصل زن‌محور و عدالت‌خواه بود. اما در دهه‌های اخیر، با نفوذ تفکرات مذهبی مردسالار، معنای غیرت و مردانگی تحریف شد. زن از شریک زندگی به “دارایی” تبدیل شد.
    ۲. بحران اقتصادی: فقر، بیکاری و نبود امنیت روانی، خشونت را نهادینه کرده است.
    ۳. بحران دینی-سیاسی: وقتی دین ابزار قدرت شود، قربانی نخستش زن است. زن در منبرها به سکوت و اطاعت دعوت می‌شود، نه به زندگی و آگاهی.

    نجات جامعه‌ی بلوچ در بازگشت به هویت اصیل خود است؛ فرهنگی که در آن زن «ناموس» نیست که پنهانش کنند، بلکه «انسان» است که باید در کنار مرد بایستد.
    غیرت حقیقی، حفظ کرامت زن است نه کنترل او. مرد بلوچ باید دوباره معنای مردانگی را بیابد؛ مردی که تکیه‌گاه است، نه تهدید.

    زنان بلوچ نیز باید بدانند که سکوت، زنجیر است. هر زنی که سکوت کند، راه را برای خشونت بعدی هموار می‌سازد. باید آموزش دید، آگاه شد، و از ترس عبور کرد.
    بیداری زنان، تهدید نیست؛ احیای جامعه است.

    قتل ساجده سندکزهی تنها یک فاجعه خانوادگی نیست؛ نشانه‌ی فروپاشی ارزش‌های انسانی در سایه‌ی فقر، سیاست مذهبی و بی‌عدالتی است.
    اگر مردان بلوچ به هویت اصیل خود بازنگردند و زنان بلوچ به آگاهی نرسند، قربانی بعدی همین امروز میان ما قدم می‌زند.

    ساجده مرد، اما صدای او باید زنده بماند.
    نه به عنوان یادگار اندوه، بلکه به عنوان فریاد بیداری برای بلوچستان.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • یازدهم اکتبر روز جهانی دختر و رویای تحصیلِ ناتمام دختران بلوچ

    یازدهم اکتبر روز جهانی دختر و رویای تحصیلِ ناتمام دختران بلوچ

    برمش/ ۱۱ اکتبر، روز جهانی دختر، فرصتی است برای یادآوری حقوقی که میلیون‌ها دختر در سراسر جهان از آن محرومند. این روز نه تنها به نابرابری‌های جنسیتی، ازدواج زودهنگام و محدودیت در دسترسی به آموزش اشاره دارد، بلکه توجه ما را به دخترانی جلب می‌کند که در دل تبعیض‌های چندلایه رشد می‌کنند.

    در ایران، دختران بلوچ از مصادیق بارز این تبعیض مضاعف هستند. آن‌ها نه فقط به‌خاطر دختر بودن، بلکه به‌دلیل ملیت بلوچ و مذهب سنی، با تبعیض ساختاری، فقر آموزشی و بی‌عدالتی مضاعف مواجه‌ هستند. در بسیاری از مناطق بلوچستان، مدارس ابتدایی وجود ندارد و حتی در مناطقی که مدارس ابتدایی هست، نبود مدارس راهنمایی و دبیرستان باعث ترک تحصیل اجباری دختران می‌شود.

    این روزها اما، بحران بی‌شناسنامه‌بودن، رویای تحصیل بسیاری از دختران بلوچ را نابود کرده است. بسیاری از آن‌ها به‌دلیل نداشتن شناسنامه، از ثبت‌نام در مدرسه محروم شده یا از کلاس‌ها اخراج می‌شوند. کودکانی که بدون هیچ گناهی، قربانی سیاست‌های تبعیض‌آمیز حاکمیت در ثبت احوال‌اند.

    در کنار این‌ها، فقر، نبود امکانات و فشارهای فرهنگی باعث افزایش کودک‌همسری در این مناطق شده است؛ مسئله‌ای که آینده و آزادی این دختران را در همان ابتدای زندگی از آن‌ها می‌گیرد.

    روز جهانی دختر، فقط یک مناسبت نیست؛ یادآور مسئولیت همه انسان‌ها در برابر دخترانی‌ست که صدایشان شنیده نمی‌شود. دختران بلوچ هم سهمی برابر از زندگی، آموزش و رویاپردازی دارند. جامعه‌ای که رویاهای کودکانش را به خاک می‌سپارد، فردایی برای ساختن نخواهد داشت.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • در سحرگاه‌های ایران، زندگی اعدام می‌شود

    در سحرگاه‌های ایران، زندگی اعدام می‌شود

    برمش/ امروز ۱۰ اکتبر، روز جهانی «نه به اعدام» است. روزی برای یادآوری این حقیقت تلخ که هنوز در گوشه‌هایی از جهان، مرگ به نام عدالت اجرا می‌شود. در ایران، هر سحر پیش از آن‌که خورشید طلوع کند نام‌هایی خوانده می‌شوند.
    پشت دیوارهای زاهدان، بیرجند و ده‌ها زندان دیگر انسان‌هایی را می‌برند که بسیاری‌شان هرگز دادرسی عادلانه نداشته‌اند. زندگی‌شان پایان می‌یابد، در سکوت، بی‌خبر از افکار عمومی بد‌ون ‌حق دفاع.

    در میان آنان نام‌های بسیاری از مردم بلوچ به چشم می‌خورد، ملتی که تنها سه درصد از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد اما سهمی سنگین از آمار اعدام‌ها دارد. محاکمه‌ها اغلب چند دقیقه طول می‌کشند و اعتراف‌ها زیر فشار و شکنجه گرفته می‌شود.

    اتهام‌ها مبهم‌اند: «اقدام علیه امنیت ملی»، «فساد فی‌الارض»، «قاچاق». اما آنچه واقعاً در حال محاکمه است هویت، فقر و حاشیه‌نشینی است.

    رژیم ایران نه تنها مردان بلوچ را به چوبه‌ی دار می‌سپارد، بلکه زنان بلوچ را نیز اعدام می‌کند. اعدام گسترده‌ مردان در بلوچستان پیامدهای ویرانگری به‌جا گذاشته است: زنانی که ناگهان سرپرست خانواده می‌شوند، کودکان خردسالی که به‌جای رفتن به مدرسه ناچارند کار کنند و خانواده‌هایی که در فقر مطلق دست و پا می‌زنند.

    در بلوچستان اعدام دیگر فقط مجازات نیست زبانی است برای ترساندن و خاموش کردن.
    خانواده‌ها نه می‌دانند چه زمانی عزیزشان را اعدام می‌کنند، نه جسدی برای خاکسپاری تحویل می‌گیرند. تنها چیزی که باقی می‌ماند سکوت است و داغی که فراموش نمی‌شود.

    امروز در روز جهانی نه به اعدام، باید به یاد بیاوریم: این مسئله آمار نیست مسئله‌ی انسان است. حقِ زندگی حقِ هر انسانی است حتی برای آنان که حکومت‌ها می‌خواهند حذفشان کنند.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • تحلیل ساختاری: معلم در روز جهانی خود، قربانی دوگانگی ستم بر حق آموزش زنان در ایران

    تحلیل ساختاری: معلم در روز جهانی خود، قربانی دوگانگی ستم بر حق آموزش زنان در ایران

    برمش/ در روز جهانی معلم فرصتی است تا فراتر از تقدیرهای مرسوم،نگاهی عمیق‌تر به چالش‌ها و موانعی بیندازیم که مانع از تحقق رسالت این قشر فداکار و حق اساسی آموزش برای تمام کودکان به‌ویژه دختران در ایران می‌شود. معلم در ایران امروز نه تنها یک آموزگار بلکه شاهد و قربانی همزمان دو سیاست سیستماتیک است که حق بنیادین آموزش را از زنان و کودکان سلب می‌کند. این وضعیت، ساختار آموزشی کشور را به محیطی امنیتی و تبعیض‌آلود تبدیل کرده که آینده نسل‌های آتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
    ۱. محرومیت هویتی: دیوار بلندی که جلوی کودکان بلوچ می‌ایستد
    یکی از دردناک‌ترین ابعاد نقض حق آموزش، موضوع کودکان فاقد شناسنامه در مناطق محروم به‌ویژه در سیستان و بلوچستان است. نبود اوراق هویتی که ریشه در بوروکراسی سنگین، فقر ساختاری و رویکردهای امنیتی دولت دارد، به طور مستقیم دختران بلوچ را از ثبت‌نام در مدرسه محروم می‌کند. این معضلی عمیق است که گزارش‌های متعددی از جمله رسانک ‌نیوز، بر آن تأکید کرده‌اند.

    بعد حقوق بشری: این سیاست نقض صریح ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق آموزش) و کنوانسیون حقوق کودک است. در اینجا حق آموزش نه به دلیل ناتوانی فردی بلکه به دلیل یک ناکارآمدی و تبعیض سیستماتیک دولتی سلب می‌شود که هویت و وجود این کودکان را نادیده می‌گیرد.

    بعد معلمی: معلمان در این مناطق عملاً به کارمندانی تبدیل شده‌اند که مأمور به اجرای قوانین تبعیض‌آمیز هستند. آن‌ها مجبورند با دستان خود، درهای مدرسه را به روی کودکانی ببندند که طبق قانون جهانی، حق تحصیل دارند. این امر، وظیفه اخلاقی و حرفه‌ای معلم را تحت فشاری کمرشکن قرار می‌دهد و احساس یأس را در آن‌ها تقویت می‌کند.
    ۲. محرومیت ایدئولوژیک: حجاب اجباری و کنترل بر بدن زن
    در مقابل محرومیت ناشی از «نبود هویت» در محیط‌های دانشگاهی و مدرسه‌های سراسر کشور شاهد محرومیت ناشی از «هویت مستقل» هستیم. اعمال سخت‌گیرانه قوانین حجاب اجباری به ابزاری برای کنترل اجتماعی و سیاسی تبدیل شده و به بهانه رعایت آن حقوق اساسی پایمال می‌گردد.

    ابعاد خشونت‌آمیز: حکم‌های تعلیق، اخراج و منع ورود به دانشگاه برای دانشجویان و دانش‌آموزان دختر در واقع مجازات‌هایی با هدف وادار کردن آن‌ها به اطاعت از یک هنجار ایدئولوژیک است. هدف این فشارها، عقب راندن زنان از فضاهای عمومی و سرکوب استقلال فردی آن‌هاست. این سیاست‌ها، به‌طور سیستماتیک مانع از حضور فعال و آزادانه زنان در محیط‌های آموزشی و در نتیجه، جامعه می‌شود.

    وضعیت اساتید: علاوه بر دانش‌آموزان بسیاری از اساتید و معلمان نیز به دلیل حمایت از آزادی پوشش یا حتی صرفاً عدم مشارکت در سرکوب مورد توبیخ، تعلیق یا قطع همکاری قرار گرفته‌اند. این فشار نه تنها بر آزادی بیان آن‌ها، بلکه بر کیفیت و استقلال آموزش تأثیر می‌گذارد، زیرا محیط آکادمیک را به فضایی ناامن و پلیسی تبدیل می‌کند.

    تلاقی فقر و ایدئولوژی در روز معلم در روز جهانی معلم، این تحلیل تلخ نشان می‌دهد که محرومیت از تحصیل دیگر یک پیامد جانبیناخواسته نیست، بلکه به یک ابزار سیاسی تبدیل شده است. این ابزار از دو مسیر اصلی عمل می‌کند:

    1. از طریق فقر و حاشیه‌نشینی سیستماتیک (با سلب شناسنامه از کودکان بلوچ).
    2. از طریق سیاست‌های ایدئولوژیک و کنترل اجتماعی (با سلب آزادی پوشش از دختران و زنان در محیط‌های آموزشی).
      معلم در این فضا به طور فزاینده‌ای از نقش اصلی خود یعنی روشنگری و بالندگی دور شده و به عنصری در معرض تهدید یا اجراکننده دستورات امنیتی تبدیل می‌شود. این دوگانگی در ستم حق آموزش را نه به عنوان یک حق جهان‌شمول، بلکه به عنوان امتیازی مشروط و در خطر تعریف می‌کند و در روزی که قرار است از معلمان قدردانی شود این واقعیت‌ها یادآور مسئولیت سنگین جامعه جهانی برای حمایت از حق آموزش و معلمان در ایران است.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • سخرانی بانُک “مینا مبارکی” نماینده برمش در سومین سالگرد جمعه های خونین بلوچستان در استکهلم سوئد

    سخرانی بانُک “مینا مبارکی” نماینده برمش در سومین سالگرد جمعه های خونین بلوچستان در استکهلم سوئد

    برمش/ روز شنبه ۱۲ مهر ماه ۱۴۰۳، در سومین سالگرد جمعه خونین بلوچستان بانُک “مینا مبارکی” از اعضای سازمان برمش بیانیه این سازمان را در خصوص جمعه های خونین بلوچستان در شهر استکهلم سوئد قرائت کرد.

    از ماهو بلوچ و جمعه های خونین زاهدان و خاش تا خان بی‌بی بامری و لالی بامری در کشتار گونیچ، بلوچستان آوردگاه زنان شجاعی است که با دستانی خالی در برابر رژیم تا بن دندان مسلح جمهوری اسلامی ایران ایستادند و گامی پس نکشیدند.

    سه سال از به خاک و خون کشیدن ملت بلوچ در جمعه های خونین زاهدان و خاش می گذرد و نه تنها از درد و رنج این مصیبت جانکاه کم نشده، بلکه با کشتارهای بی ضابطه نیروهای جمهوری اسلامی ایران هر روز خاک بلوچستان با خون فرزندانش گلگونتر شده است.

    هنوز اشک چشم مادران هستی نارویی، اقبال نایب زهی، امید صفرزهی، یاسر بهادرزهی و محسن محمدپور خشک نشده بود که یوسف شهلی‌بر کودک پنج ساله بلوچ با تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی رژیم به آسمان پرکشید.

    گرچه عبدالماجد علیزهی پس از به شهادت رسیدن پدرش در جمعه خونین زاهدان چشم به جهان گشود، اما “مریم شهلی بر” بر اثر تیراندازی نیروهای یگان تکاوری و “ریحانه بامری” بر اثر ضربات لگد نیروهای نظامی، کودکان خویش را پیش از به دنیا آمدن از دست دادند و این غم را تا به ابد بر دوش خواهند کشید.

    حسنیه کلکلی نیز، همانند هستی، زلیخا و زربی‌بی که بی‌گناه در خون خویش غلطیدند، قربانی جنون آدم‌کشی نیروهای رژیم جمهوری اسلامی ایران شد.
    آنها نه سلاحی به دست داشتند و نه تهدیدی بودند.

    بلوچستان سرزمین شیرزنانی است که از مبارزه خسته نمی شوند و برای آزادی و رهایی خویش و نسل های آینده، از آرمان های خویش کوتاه نمی آیند. زنان بلوچ همصدا با صنوبر دادخواه خون شهدای جمعه های خونین زاهدان و خاش هستند و هیچگاه این جنایت و کشتار را به وادی فراموشی نمی سپارند.

    در سومین سالگرد جمعه های خونین زاهدان و خاش یاد بیش از صد شهید که با تیراندازی مستقیم نیروهای رژیم جمهوری اسلامی ایران در خون خویش غلطیدند را گرامی می داریم و اعلام می کنیم از دادخواهی خون شهدای خویش قدمی به عقب برنداشته ایم و مسیر بازپس گیری خون شهدا مسیری بی بازگشت است.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • قرائت بیانیه سازمان برمش توسط بانُک مهسا اربابی در سومین سالگرد جمعه های خونین بلوچستان در شهر کلن

    قرائت بیانیه سازمان برمش توسط بانُک مهسا اربابی در سومین سالگرد جمعه های خونین بلوچستان در شهر کلن

    برمش/ روز شنبه ۱۲ مهر ماه ۱۴۰۳، در سومین سالگرد جمعه خونین بلوچستان بانُک “مهسا اربابی” از اعضای سازمان برمش بیانیه این سازمان را در خصوص جمعه های خونین بلوچستان در شهر کلن آلمان قرائت کرد.

    «از ماهو بلوچ و جمعه های خونین زاهدان و خاش تا خان بی‌بی بامری و لالی بامری در کشتار گونیچ، بلوچستان آوردگاه زنان شجاعی است که با دستانی خالی در برابر رژیم تا بن دندان مسلح جمهوری اسلامی ایران ایستادند و گامی پس نکشیدند.

    سه سال از به خاک و خون کشیدن ملت بلوچ در جمعه های خونین زاهدان و خاش می گذرد و نه تنها از درد و رنج این مصیبت جانکاه کم نشده، بلکه با کشتارهای بی ضابطه نیروهای جمهوری اسلامی ایران هر روز خاک بلوچستان با خون فرزندانش گلگونتر شده است.

    هنوز اشک چشم مادران هستی نارویی، اقبال نایب زهی، امید صفرزهی، یاسر بهادرزهی و محسن محمدپور خشک نشده بود که یوسف شهلی‌بر کودک پنج ساله بلوچ با تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی رژیم به آسمان پرکشید.

    گرچه عبدالماجد علیزهی پس از به شهادت رسیدن پدرش در جمعه خونین زاهدان چشم به جهان گشود، اما “مریم شهلی بر” بر اثر تیراندازی نیروهای یگان تکاوری و “ریحانه بامری” بر اثر ضربات لگد نیروهای نظامی، کودکان خویش را پیش از به دنیا آمدن از دست دادند و این غم را تا به ابد بر دوش خواهند کشید.

    همچون ماهو بلوچ که اسیر آتش شهوت “سرهنگ کوچکزایی” شد، “سمیه محمودی‌نژاد”نیز قربانی استوار یکم “عمار آسیان” شد که پس از تن ندادن به خواسته نامشروع وی، با شش گلوله در برابر دیدگان‌کودک هشت ساله‌اش کشته شد.

    حسنیه کلکلی نیز، همانند هستی، زلیخا و زربی‌بی که بی‌گناه در خون خویش غلطیدند، قربانی جنون آدم‌کشی نیروهای رژیم جمهوری اسلامی ایران شد.
    آنها نه سلاحی به دست داشتند و نه تهدیدی بودند. هستی، زلیخا و زربی‌بی در جمعه خونین زاهدان برای اقامه نماز رفتند و حسنیه معلمی بود که با قطره قطره وجود خویش به رویای کودکان جان می بخشید.

    همانطور که “خدانور” به دلیل عدم رسیدگی پزشکی آسمانی شد، “مریم آسکانی” نیز بر اثر خطای پزشکی جان خود را از دست داد و زنان مجروح حادثه گونیچ از ترس بازداشت و زندان درد را به جان خریدند و یا به بیمارستان نرفتند و یا به شهرهای دیگر برای مداوا رجوع کردند.

    سومین سالگرد جمعه های خونین زاهدان و خاش است، جنایتی که آمران و عاملان آن هیچگاه مجازات نشدند. در این مدت نه تنها قلب و روح ملت بلوچ به آرامش نرسیده، بلکه جمهوری اسلامی ایران هر روز با کشتاری جدید، اعدام شهروندان بلوچ، کشتار سوختبران و هزاران مصیبت دیگر بر زخم ملت بلوچ نمک می پاشد.

    اما بلوچستان سرزمین شیرزنانی است که از مبارزه خسته نمی شوند و برای آزادی و رهایی خویش و نسل های آینده، از آرمان های خویش کوتاه نمی آیند. زنان بلوچ همصدا با صنوبر دادخواه خون شهدای جمعه های خونین زاهدان و خاش هستند و هیچگاه این جنایت و کشتار را به وادی فراموشی نمی سپارند.

    سه سال است که قلب بلوچستان پاره پاره گشته است و برای فرزندانش خون می گرید، اما همین قلب با امید داخواهی می تپد و آن چشمان اشکبار در انتظار دیدن محاکمه و مجازات آمران و عاملان کشتار شهروندان بلوچ است.

    در سومین سالگرد جمعه های خونین زاهدان و خاش یاد بیش از صد شهید که با تیراندازی مستقیم نیروهای رژیم جمهوری اسلامی ایران در خون خویش غلطیدند را گرامی می داریم و اعلام می کنیم از دادخواهی خون شهدای خویش قدمی به عقب برنداشته ایم و مسیر بازپس گیری خون شهدا مسیری بی بازگشت است.»

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • از ژینا تا ماهو و جمعه خونین زاهدان؛ قصه ناتمام خون و تبعیض علیه زنان بلوچ

    از ژینا تا ماهو و جمعه خونین زاهدان؛ قصه ناتمام خون و تبعیض علیه زنان بلوچ

    برمش/ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ نامی را در تاریخ ایران جاودانه کرد: ژینا (مهسا) امینی. دختری جوان که تنها به جرم «بدحجابی» در بازداشت گشت ارشاد جان سپرد. قتل او نه یک حادثه فردی، که نماد یک ساختار بود؛ ساختاری که زنان را در تنگنای اجبار، تحقیر و مرگ قرار می‌دهد.

    اما پژواک این فاجعه در بلوچستان، سرزمینی که دهه‌هاست زیر بار فقر و تبعیض خمیده، رنگی تلخ‌تر به خود گرفت.

    تنها دو هفته پیش از مرگ زینا، در ۱۰ شهریور، در بازداشتگاهی در چابهار، فرمانده نیروی انتظامی به نام ابراهیم کوچکزایی به یک دختر ۱۵ ساله بلوچ تجاوز کرد. این نه فقط تعرض به جسم یک کودک، که شکستن حرمت یک ملت بود.
    حکومت به جای مجازات مجرم، خانواده قربانی را به حصر و تهدید کشاند. دهان روحانیونی که لب به اعتراض گشودند بسته شد. فعالان زیر سایه بازداشت و تهدید قرار گرفتند. گویی عدالت نه برای قربانی که برای متجاوز تعریف شده بود.

    در روزهای بعد، جوانان بلوچ با خشم و درد به خیابان آمدند. بر دیوارها نوشتند، جاده‌ها را بستند و فریاد زدند. صدایشان اما با گلوله پاسخ گرفت. اینترنت قطع شد، ده‌ها نفر بازداشت شدند، و آتش خشم مردم گسترده‌تر شد.
    ۸ مهر ۱۴۰۱، روزی که به «جمعه خونین زاهدان» معروف شد، این آتش به اوج رسید. نمازگزاران و معترضان هنوز صف‌های نماز را ترک نکرده بودند که رگبار گلوله‌ها بر سرشان بارید. صدها نفر کشته و زخمی شدند؛ خون در خیابان‌های زاهدان جاری شد.

    در این سرزمین، زن بودن یعنی قربانی مضاعف بودن. ماهو بلوچ در بازداشتگاه به تجاوز تن داد. سنگین (زر بی‌بی) اسماعیل‌زهی، بانوی ۶۰ ساله‌ای که در برابر خانه‌اش هدف گلوله قرار گرفت، پس از ماه‌ها درد و رنج با نخاعی فلج، جان سپرد.
    مادران بی‌شماری با چشم‌های پر از خون و اشک، پیکر پسران جوان خود را بر دوش گرفتند. دختران خردسال، داغ یتیمی را با نام بلوچستان آموختند. زن بلوچ، در این چرخه مرگ، بار دوگانه‌ای را حمل می‌کند: هم قربانی گلوله و زندان است، هم وارث داغ و اندوه خانواده.

    جمعه خونین زاهدان تنها یک روز نبود. زخمی بود که همچنان می‌جوشد. هنوز مجروحانی با بدن‌های پر از عفونت در بیمارستان‌ها جان می‌بازند. هنوز مادرانی هر صبح با کابوس فقدان از خواب می‌جهند. هنوز دختران نوجوان با ترس از تکرار سرنوشت ماهو در خانه‌ها خاموش نشسته‌اند.

    از تجاوز به یک دختر ۱۵ ساله تا قتل یک دختر ۲۲ ساله کورد، از شلیک به نمازگزاران تا مرگ دیرهنگام مجروحان، همه این‌ها پازل یک واقعیت‌اند: نقض سازمان‌یافته حقوق بشر در ایران. جنایتی که مرز جغرافیا و ملیت را نمی‌شناسد، اما در بلوچستان رنگی عمیق‌تر و خونین‌تر به خود گرفته است.

    تاریخ این روزها را فراموش نخواهد کرد.
    نام مهسا، ماهو و زر بی‌بی چون سه نقطه بر پیکره تاریخ نقش بسته‌اند: سه زن، سه روایت از ستم، و سه گواه بر این حقیقت که زنان در ایران، به‌ویژه زنان بلوچ، بیش از همه بار خشونت و تبعیض را بر دوش می‌کشند.

    این قصه ناتمام است، تا روزی که عدالت برپا شود و خون بی‌پاسخ زنان این سرزمین به دادخواهی برسد.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • بیانیه سازمان برمش به مناسبت سومین سالگرد کشتار جمعه های خونین زاهدان و خاش

    بیانیه سازمان برمش به مناسبت سومین سالگرد کشتار جمعه های خونین زاهدان و خاش

    برمش/ از ماهو بلوچ و جمعه های خونین زاهدان و خاش تا خان بی‌بی بامری و لالی بامری در کشتار گونیچ، بلوچستان آوردگاه زنان شجاعی است که با دستانی خالی در برابر رژیم تا بن دندان مسلح جمهوری اسلامی ایران ایستادند و گامی پس نکشیدند.

    سه سال از به خاک و خون کشیدن ملت بلوچ در جمعه های خونین زاهدان و خاش می گذرد و نه تنها از درد و رنج این مصیبت جانکاه کم نشده، بلکه با کشتارهای بی ضابطه نیروهای جمهوری اسلامی ایران هر روز خاک بلوچستان با خون فرزندانش گلگونتر شده است.

    هنوز اشک چشم مادران هستی نارویی، اقبال نایب زهی، امید صفرزهی، یاسر بهادرزهی و محسن محمدپور خشک نشده بود که یوسف شهلی‌بر کودک پنج ساله بلوچ با تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی رژیم به آسمان پرکشید.

    گرچه عبدالماجد علیزهی پس از به شهادت رسیدن پدرش در جمعه خونین زاهدان چشم به جهان گشود، اما “مریم شهلی بر” بر اثر تیراندازی نیروهای یگان تکاوری و “ریحانه بامری” بر اثر ضربات لگد نیروهای نظامی، کودکان خویش را پیش از به دنیا آمدن از دست دادند و این غم را تا به ابد بر دوش خواهند کشید.

    همچون ماهو بلوچ که اسیر آتش شهوت “سرهنگ کوچکزایی” شد، “سمیه محمودی‌نژاد”نیز قربانی استوار یکم “عمار آسیان” شد که پس از تن ندادن به خواسته نامشروع وی، با شش گلوله در برابر دیدگان‌کودک هشت ساله‌اش کشته شد.

    حسنیه کلکلی نیز، همانند هستی، زلیخا و زربی‌بی که بی‌گناه در خون خویش غلطیدند، قربانی جنون آدم‌کشی نیروهای رژیم جمهوری اسلامی ایران شد.
    آنها نه سلاحی به دست داشتند و نه تهدیدی بودند. هستی، زلیخا و زربی‌بی در جمعه خونین زاهدان برای اقامه نماز رفتند و حسنیه معلمی بود که با قطره قطره وجود خویش به رویای کودکان جان می بخشید.

    همانطور که “خدانور” به دلیل عدم رسیدگی پزشکی آسمانی شد، “مریم آسکانی” نیز بر اثر خطای پزشکی جان خود را از دست داد و زنان مجروح حادثه گونیچ از ترس بازداشت و زندان درد را به جان خریدند و یا به بیمارستان نرفتند و یا به شهرهای دیگر برای مداوا رجوع کردند.

    سومین سالگرد جمعه های خونین زاهدان و خاش است، جنایتی که آمران و عاملان آن هیچگاه مجازات نشدند. در این مدت نه تنها قلب و روح ملت بلوچ به آرامش نرسیده، بلکه جمهوری اسلامی ایران هر روز با کشتاری جدید، اعدام شهروندان بلوچ، کشتار سوختبران و هزاران مصیبت دیگر بر زخم ملت بلوچ نمک می پاشد.

    اما بلوچستان سرزمین شیرزنانی است که از مبارزه خسته نمی شوند و برای آزادی و رهایی خویش و نسل های آینده، از آرمان های خویش کوتاه نمی آیند. زنان بلوچ همصدا با صنوبر دادخواه خون شهدای جمعه های خونین زاهدان و خاش هستند و هیچگاه این جنایت و کشتار را به وادی فراموشی نمی سپارند.

    سه سال است که قلب بلوچستان پاره پاره گشته است و برای فرزندانش خون می گرید، اما همین قلب با امید داخواهی می تپد و آن چشمان اشکبار در انتظار دیدن محاکمه و مجازات آمران و عاملان کشتار شهروندان بلوچ است.

    در سومین سالگرد جمعه های خونین زاهدان و خاش یاد بیش از صد شهید که با تیراندازی مستقیم نیروهای رژیم جمهوری اسلامی ایران در خون خویش غلطیدند را گرامی می داریم و اعلام می کنیم از دادخواهی خون شهدای خویش قدمی به عقب برنداشته ایم و مسیر بازپس گیری خون شهدا مسیری بی بازگشت است.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

دکمه بازگشت به بالا