سازمان صدای زنان بلوچستان

  • محرومیت آموزشی نقض آشکار حقوق کودکان بلوچ

    محرومیت آموزشی نقض آشکار حقوق کودکان بلوچ

    برمش/ در حالی که سال تحصیلی جدید آغاز شده است، خبرهای تکان‌دهنده‌ای از بلوچستان منتشر می‌شود: بیش از ۴۰۰ کودک بلوچ به دلیل نداشتن شناسنامه از مدارس اخراج شده یا اجازه ورود پیدا نکرده‌اند. این واقعیت تلخ نه تنها یک بحران انسانی است، بلکه گویای نقض گسترده و سیستماتیک حقوق کودکان در بلوچستان است.

    بر اساس کنوانسیون حقوق کودک که ایران از سال ۱۳۷۲ به آن پیوسته، دولت موظف است بدون هیچ‌گونه تبعیضی حق آموزش رایگان را برای تمامی کودکان تضمین کند (ماده ۲۸). اما در عمل، هزاران کودک بلوچ تنها به دلیل نداشتن یک تکه کاغذ هویتی از ابتدایی‌ترین حق انسانی خود آموزش محروم می‌شوند.

    این وضعیت نتیجه‌ی سیاست‌های مرکزگرایانه و تبعیض ساختاری جمهوری اسلامی ایران است:

    روند صدور شناسنامه سال‌ها در پیچ‌وخم‌های امنیتی متوقف می‌ماند.

    خانواده‌ها برای گرفتن مدارک هویتی با خواسته‌های غیرقانونی مانند تغییر مذهب یا پرداخت رشوه مواجه می‌شوند.

    دولت به جای تسهیل آموزش، مدارس را به ابزار فشار و حذف کودکان تبدیل کرده است.

    پیامدهای این سیاست آشکار است:

    کودکان بی‌هویت به سمت کار، ازدواج زودهنگام و فقر مزمن سوق داده می‌شوند.

    دختران بیشترین آسیب را می‌بینند هم از آموزش محروم و هم در معرض ازدواج اجباری قرار می‌گیرند.

    جامعه بلوچ با چرخه‌ای از بی‌سوادی و حاشیه‌نشینی بازتولید می‌شود چرخه‌ای که به‌طور عمد تعمیق می‌یابد.

    این محرومیت نه تنها نقض حقوق کودکان است بلکه نقض آشکار تعهدات بین‌المللی ایران در برابر جامعه جهانی است. سکوت حکومت در برابر این فاجعه نشان می‌دهد که تبعیض سیستماتیک علیه بلوچ‌ها یک استثنا نیست بلکه بخشی از سیاست رسمی جمهوری اسلامی است.

    امروز، صدای ۴۰۰ کودک بلوچ که پشت درهای مدارس جا مانده‌اند، باید به صدای جهانی بدل شود. تا زمانی که حکومت ایران به تعهدات خود عمل نکند، این کودکان همچنان بی‌صدا قربانی خواهند شد قربانی سیاستی که آموزش را نه حق، بلکه امتیازی می‌داند که تنها به گروه‌های «مطلوب» اعطا می‌شود.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • شهناز خلیلی ایرندگانی، از نوابغ و سردمداران سوزن دوزی بلوچ

    شهناز خلیلی ایرندگانی، از نوابغ و سردمداران سوزن دوزی بلوچ

    برمش/ نام شهناز خلیلی ایرندگانی برای همیشه با نخ‌های رنگین و اصالت بلوچستان گره خورده است. او فقط یک سوزن‌دوز چیره‌دست نبود، بلکه حافظه‌ی زنده‌ی سرزمینی بود که در هر بخیه‌اش قصه‌ای از شادی، رنج و امید جا می‌گرفت. از کودکی با نخ و سوزن بزرگ شد و یاد گرفت روی هر پارچه نه فقط طرحی که روایتی از زندگی زنان بلوچ است را بدوزد بلکه روایت‌هایی که مرز نمی‌شناختند و دل هر بیننده‌ای را تسخیر می‌کردند.

    او در کنار هنرمندانی چون مهتاب نوروزی و زرخاتون عظیمی بخشی از دوران طلایی سوزن‌دوزی بلوچ را ساخت. اما تفاوتش این بود که نه‌تنها آثار بی‌همتا آفرید، بلکه مادرانه شاگردان بسیاری پرورش داد. دختران و زنانی که زیر دست او آموختند سوزن‌دوزی فقط هنر دست نیست بلکه هویتی است که باید نسل به نسل پاسداری شود. بسیاری از آن شاگردان امروز خود استادانی هستند که پرچم این هنر را در جهان نیز برافراشته‌اند.

    طرح‌های او، از «چَک‌چَک» و «زرک» گرفته تا «سیاه‌دوزی»، تنها نقش نبودند هرکدام آیینه‌ای از فرهنگ و تاریخ بلوچ بودند. لباس‌هایی که دوخت از کوچه‌های خاش تا تالارهای بین‌المللی سفر کردند و نشان دادند که هنر بلوچ صدای خاموشی‌ناپذیر است. هر بخیه‌اش چون دعایی آرام بود؛ دعایی برای ماندگاری فرهنگی که در خطر فراموشی بود.

    شهناز خلیلی شش دهه از عمرش را وقف این راه کرد، از همکاری با سازمان صنایع دستی سیستان و بلوچستان تا حضور در نمایشگاه‌های جهانی. او دستانی داشت که هرگز خسته نشدند و قلبی که سال‌ها برای هنر بلوچ تپید. در ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ این قلب از تپش ایستاد، اما میراثش همچنان در هر پارچه‌ سوزن‌دوزی و در هر شاگردی که از او آموخت، زنده است.

    او و مهتاب نوروزی لقب «مادربلوچی‌دوزی» را یدک می کشند و لقبی که برازنده‌تر از آن برای آنان نیست.

    شهناز با عشق و صبوری مسیری را روشن کرد که نسل‌های آینده همچنان در آن قدم می‌زنند. یادش نه فقط یاد یک هنرمند، بلکه یاد نسلی است که در دل رنج و سکوت، زیبایی آفرید و فرهنگ بلوچ را به جهانیان شناساند. میراث او نه‌فقط روی پارچه‌ها که در جان و هویت همه‌ی بلوچ‌ها جاری است.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • بیانیه سازمان برمش به مناسبت سومین سالگرد قتل حکومتی ژینا مهسا امینی

    بیانیه سازمان برمش به مناسبت سومین سالگرد قتل حکومتی ژینا مهسا امینی

    برمش/ قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی آغازگر نقطه عطفی در مبارزات سیاسی بر علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید. خیزش زن زندگی آزادی، مبارزاتی است که پرچمدار آن زنان هستند و برای اولین بار زنان شجاع و دلیر خواسته ای را رقم زدند که بی سابقه بود. در زن، زندگی، آزادی دختران و زنان نشان دادند دیگر وقعی به وعده های پوچ و توخالی حکومت فریبکار و مردسالار جمهوری اسلامی ایران نمی نهند و عزم خویش را جهت سرنگونی این رژیم استوار کردند. رژیمی که در طول حکومت پنجاه ساله خویش نشان داده از هیچ تلاشی برای به قهقرا کشاندن زنان، تنزل دادن جایگاه زن به عنوان اموال مرد و ترویج خشونت و قتل خانگی تحت عنوان ناموس فروگذار نکرده است.

    اما جنبش ژینا نقطه پایانی بر این ظلم سیستماتیک بر علیه زنان بود. در این قیام زنان بلوچ که نه تنها به دلیل زن بودن بلکه به دلیل بلوچ و سنی بودن، در جفایی مضاعف و چند لایه قرار دارند پس از تعرض به ماهو بلوچ و جمعه های خونین زاهدان و خاش همصدا و همسو با سایر زنان در سراسر ایران به خیابان آمدند و با شعار چه با حجاب چه بی حجاب میریم به سمت انقلاب، خط بطلانی بر این باور عمومی کشیدند که زن بلوچ را زنی منزوی و خانه نشین نشان می داد.

    خیزش ژینا-مهسا امینی شروعی برای پایان رژیمی دیکتاتور، مردسالار و زن ستیزاست. این پایان توسط زنان و ملت هایی رقم می خورد که طی پنجاه سال گذشته توسط جمهوری اسلامی ایران به حاشیه رانده شدند.

    سازمان برمش-صدای زنان بلوچستان- در سومین سالگرد قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی عهد خود را با آرمان های کودکان، دختران، زنان و مردانی که با خون خویش بذر آزادی که توسط ژینا کاشته شد، تجدید می کند و عنوان می کند تا سرنگونی رژیم ایران همگام و همراه با تمام زنان آزادی‌خواه پیش خواهد رفت و از راه رفته شده باز نخواهد گشت.
    جنین، زند، آجویی

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • روایتی واقعی از بلوچستان، مادری تنها در زیرپله‌ای تاریک

    روایتی واقعی از بلوچستان، مادری تنها در زیرپله‌ای تاریک

    برمش/ سال گذشته مادر یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد زندگی چند خانواده در بلوچستان را بهتر کند، اما کسی را آنجا نمی‌شناسد از آنجا که خودم بلوچ هستم از من کمک خواست.

    از طریق آشنایان سه خانواده پیدا کردیم خانواده‌هایی که حتی شناسنامه، کارت بانکی و تلفن نداشتند. برای رساندن کمک‌ها شخصاً باید به خانه‌شان می‌رفتیم چون هیچ راهی برای انتقال پول یا اطلاع‌رسانی وجود نداشت.

    یکی از این خانواده‌ها زنی جوان سی‌ساله، با سه فرزند کوچک بود که در یک زیرپله تاریک زندگی می‌کرد. شوهرش سوخت‌بَر بود و خرج خانواده را تأمین می‌کرد اما توسط جمهوری اسلامی ایران کشته شد. او حالا باید بدون هیچ پشتوانه‌ای فرزندانش را بزرگ کند و روزها و شب‌هایش پر از نگرانی و درد است.

    امسال تعداد چنین خانواده‌هایی در بلوچستان به شدت افزایش یافته است. داستان این خانواده‌ها یادآوری تلخی است، از آنچه بر مردم محروم گذشته و هنوز ادامه دارد.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • زن و کودک علیرضا ریگی در سوگ و بی‌پناهی

    زن و کودک علیرضا ریگی در سوگ و بی‌پناهی

    برمش/ زن و کودک هفت‌ساله‌ی علیرضا ریگی هنوز در شوک صحنه‌ی تلخ جان‌باختن او در خانه هستند، صحنه‌ای که نه تنها زندگی بلکه روح و روانشان را در هم شکست. همسر او که طی سه سال گذشته همراه با رنج زخم‌های شوهرش و فشارهای مداوم امنیتی تاب آورده بود، امروز با اندوهی سنگین و مسئولیت تمام‌عیار زندگی و پرورش کودکشان تنها مانده است.

    کودک خردسال، که چشم به دستان پدر و آغوش او داشت، اکنون با کابوس آن روز و غیبت همیشگی پدر بزرگ می‌شود. این خلأ عاطفی و روانی، با فقدان حمایت‌های درمانی و اجتماعی، آینده‌ای پرچالش و مبهم برایش رقم زده است.

    اکنون ۵۲ روز از مرگ علیرضا ریگی و ۱۰۲۶ روز از جمعه‌ی خونین زاهدان گذشته است، اما خانواده‌ی او همچنان با زخم‌های باز، تنهایی و بی‌پناهی دست و پنجه نرم می‌کنند.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • همبستگی با مردم افغانستان پس از زلزله شرق کشور

    همبستگی با مردم افغانستان پس از زلزله شرق کشور

    برمش/ شامگاه یکشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۴ ، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۶ ریشتر در شرق افغانستان، به‌ویژه ولایت‌های کنر و ننگرهار، فاجعه‌ای ویرانگر رقم زد. شدت لرزش و عمق کم آن باعث شد بسیاری از روستاها به‌طور کامل ویران شوند و راه‌های ارتباطی بر اثر رانش زمین مسدود گردد.

    بر اساس گزارش‌های رسمی، تاکنون دست‌کم ۸۱۲ نفر جان خود را از دست داده‌اند و بیش از ۲٬۸۰۰ نفر زخمی شده‌اند. انتظار می‌رود با ادامه آواربرداری، شمار تلفات افزایش یابد. در میان قربانیان و آسیب‌دیدگان، زنان و کودکان بیشترین آسیب‌پذیری را دارند؛ آن‌ها خانه و امنیت خود را از دست داده‌اند و دسترسی‌شان به خدمات بهداشتی و حمایتی بسیار محدود شده است. این شرایط، خطر بی‌خانمانی، سوء‌تغذیه و آسیب‌های روانی گسترده را به همراه دارد.

    ما با قلبی اندوهگین در کنار مردم افغانستان ایستاده‌ایم و با بازماندگان این فاجعه همدردی می‌کنیم. همچنین از جامعه جهانی، نهادهای بین‌المللی و سازمان‌های امدادرسانی می‌خواهیم که در عملیات کمک‌رسانی و بازسازی، نیازهای فوری زنان و کودکان را در اولویت قرار دهند. هیچ انسانی نباید در چنین شرایطی تنها و بی‌پناه رها شود.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • مرگ فاطمه آبیل؛ نمادی از بحران نظام سلامت در بلوچستان

    مرگ فاطمه آبیل؛ نمادی از بحران نظام سلامت در بلوچستان

    برمش/ مرگ دلخراش فاطمه آبیل، دختر ۱۷ ساله بلوچ، پس از ۲۰ روز بستری در بیمارستان امام علی زاهدان، بار دیگر پرده از بحرانی عمیق در نظام سلامت سیستان‌وبلوچستان برداشت؛ بحرانی که فراتر از یک قصور فردی، به ساختار ناکارآمد و تبعیض‌آمیز خدمات درمانی در این استان بازمی‌گردد.

    طبق گزارش‌های محلی، شمار مرگ‌ومیر ناشی از قصور پزشکی، کمبود امکانات، و تأخیر در رسیدگی در بیمارستان‌های بلوچستان طی سال‌های اخیر روندی صعودی داشته است. بیمارانی که با علائم قابل کنترل به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند، در بسیاری موارد یا به دلیل تجویز نادرست دارو، یا به‌خاطر نبود امکانات اورژانسی به‌موقع، جان خود را از دست می‌دهند. خانواده‌ها نیز غالباً با پنهان‌کاری و بی‌پاسخ‌گویی مسئولان روبه‌رو می‌شوند.

    کمبود کادر متخصص: نسبت پزشک و پرستار به جمعیت در سیستان‌وبلوچستان پایین‌تر از میانگین کشوری است.

    امکانات فرسوده و ناکافی: بسیاری از بیمارستان‌ها حتی تجهیزات پایه ICU و داروهای حیاتی را در اختیار ندارند.

    تبعیض در تخصیص بودجه: با وجود گستردگی جغرافیایی و پراکندگی جمعیتی، بودجه سلامت اختصاص‌یافته به استان به مراتب کمتر از نیاز واقعی است.

    بی‌اعتمادی مردم به نظام سلامت: تجربه‌های تلخ مانند پرونده فاطمه آبیل باعث می‌شود مردم بلوچ به جای اعتماد به بیمارستان‌های دولتی، ناچار به مراجعه به مراکز خصوصی یا جستجوی درمان در استان‌های دیگر شوند.

    رخدادهایی از این دست تنها به مرگ یک فرد خلاصه نمی‌شود؛ بلکه به افزایش شکاف بی‌اعتمادی میان مردم بلوچ و حاکمیت دامن می‌زند. هر جان ازدست‌رفته در بیمارستان، نه‌فقط یک فقدان شخصی بلکه نشانه‌ای از نقض حق بنیادین سلامت و زندگی است که در اسناد بین‌المللی حقوق بشر تضمین شده است.

    مرگ فاطمه و قربانیان مشابه، زنگ خطری جدی است که نشان می‌دهد بدون اصلاح ساختار مدیریتی و پاسخ‌گویی شفاف، فجایع انسانی بیشتری در بیمارستان‌های بلوچستان تکرار خواهد شد.
    مطالبه‌ی تحقیقات مستقل، پاسخ‌گویی مسئولان بیمارستان امام علی زاهدان، و نیز تخصیص فوری منابع برای ارتقای زیرساخت‌های سلامت استان، کمترین گامی است که می‌تواند مانع تکرار چنین تراژدی‌هایی شود.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • قتل نسیبه آینه‌ای است از بی‌عدالتی عمیق و تاریخی برعلیه زنان

    قتل نسیبه آینه‌ای است از بی‌عدالتی عمیق و تاریخی برعلیه زنان

    برمش/ قتل نسیبه تفکری یکی از جلوه‌های دردناک خشونت ساختاری علیه زنان در جامعه‌ای است که قوانین، فرهنگ و شرایط اقتصادی و اجتماعی، همگی دست به دست هم داده‌اند تا چنین فجایعی نه تنها تکرار شوند، بلکه عادی جلوه کنند. قتل یک دختر توسط پدرش، تنها یک “اختلاف خانوادگی” نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم مجموعه‌ای از بحران‌های عمیق‌تری است:

    ۱. ساختار پدرسالارانه و نبود حقوق فردی برای زنان:
    در جامعه‌ای که زن نه به‌ عنوان یک فرد مستقل، بلکه به‌ عنوان «متعلق به پدر یا شوهر» تعریف می‌شود، تصمیم‌گیری‌های حیاتی او نیز تابع خواست دیگران است. نسیبه قربانی همین نگاه شد؛ جایی که حتی تصمیمش برای بازگشت به خانه‌اش، با مخالفت پدر روبه‌رو شد.

    ۲. نبود حمایت قانونی و اجتماعی:
    زنانی که قربانی خشونت خانگی می‌شوند، اغلب هیچ پناهگاه قانونی یا اجتماعی ندارند. نه امکاناتی برای ترک محیط آسیب‌زا فراهم است، نه حمایت روانی و نه امیدی برای رسیدگی واقعی به جرم. حتی پس از قتل، نبود قوانین بازدارنده باعث می‌شود قاتلان از مجازات واقعی بگریزند.

    ۳. فقر و بحران اقتصادی به‌عنوان محرک خشونت:
    فقر شدید و نبود شغل، مخصوصاً در مناطقی مانند بلوچستان، زمینه‌ساز تنش‌های خانوادگی و روانی شدیدی است. زنان در چنین شرایطی به دلیل عدم استقلال مالی مجبورند در برابر خشونت سکوت پیشه کنند و «بسوزند و بسازند».

    ۴. سکوت نهادهای رسمی و عادی‌سازی جنایت:
    وقتی قتل‌های ناموسی یا خانوادگی در رسانه‌ها و ساختارهای حکومتی با سکوت، بی‌تفاوتی یا حتی توجیهات فرهنگی مواجه می‌شود، پیام آن برای جامعه روشن است: این رفتارها پذیرفته شده‌اند.

    ۵. ناموس پرستی و کشتار تحت این عنوان:
    در این قتل، مفهوم «ناموس» نقش کلیدی دارد؛ در چنین جوامعی، مردان خود را «مالک» زنان خانواده می‌دانند و هرگونه تصمیم‌گیری یا رفتار خارج از اراده پدر، برادر یا شوهر، نوعی بی‌احترامی به «ناموس» تلقی می‌شود.

    در منطق فرهنگ ناموسی، مرگ زن «گناهکار» یا «نافرمان»، ترجیح داده می‌شود به زندگی او با اختیار خودش. همین منطق، نه‌تنها خشونت را توجیه می‌کند، بلکه آن را تبدیل به وظیفه‌ای مردانه و حتی شرافتمندانه می‌سازد.

    این تفکر، به‌شدت ریشه در قوانین نانوشته و گاهی حتی قوانین رسمی دارد. وقتی قاتلان ناموسی در دادگاه‌ها با تخفیف مجازات روبه‌رو می‌شوند یا حتی با رضایت خانواده آزاد می‌شوند، این پیام داده می‌شود که قتل برای حفظ «ناموس» مجاز است.

    تا زمانی که این ساختارهای فکری، قانونی و اجتماعی تغییر نکند، قتل‌هایی از این دست تکرار خواهند شد و جامعه در سکوت، نظاره‌گر مرگ مظلومانی خواهد بود که تنها «خواستند خودشان باشند».

    قتل نسیبه تنها یک پرونده جنایی نیست؛ آینه‌ای است از بی‌عدالتی عمیق و تاریخی که زنان، به‌ویژه در مناطق محروم ایران، روزانه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. تغییر فقط از طریق اصلاح قانون، آموزش، توانمندسازی زنان، حمایت اجتماعی و شکستن تابوهای فرهنگی ممکن است. در غیر این صورت، نسیبه‌ها همچنان قربانی خواهند شد، بی‌آن‌که کسی پاسخگو باشد.

    فیلم از کانال یوتیوب گروه پژوهش کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • قتل یک دختر بلوچ به‌ دست پدرش در زاهدان بر اثر اختلافات خانوادگی

    قتل یک دختر بلوچ به‌ دست پدرش در زاهدان بر اثر اختلافات خانوادگی

    برمش/ روز سه‌شنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۴، یک دختر جوان بلوچ، در منزل پدری‌اش در جاده قدیم زاهدان، پس از اختلاف با پدرش بر سر بازگشت به خانه همسرش که پیشتر با وی دچار اختلاف شده بود، با شلیک مستقیم گلوله به‌ دست پدرش کشته شد.

    هویت این دختر بلوچ “نسیبه تفکری (براهویی)”، ۲۰ ساله و مادر یک کودک خردسال عنوان شده است.

    گفتنی است نسیبه پس از مشاجره با همسرش که پسرخاله اوست، به خانه پدر بازگردانده شده بود. در ادامه، پدر همسرش برای میانجی‌گری آمده و او را راضی کرده بود که به خانه مشترک خود بازگردد؛ نسیبه نیز پذیرفته بود اما پدرش بخاطر بارها مشاجره او با شوهرش مخالفت کرد. همین موضوع سبب بروز اختلاف میان او و پدرش شد و هنگامی که به دلیل سردرد شدید در اتاق به خواب رفته بود، حوالی ساعت ۳ بعدظهر پدرش با شلیک گلوله جان وی را گرفت. قاتل پس از ارتکاب قتل، همراه با اسلحه از محل متواری شد و تا لحظه تنظیم این خبر، بازداشت نشده است.

    بر اساس همین گزارش نسیبه در ۱۸ سالگی با پسرخاله‌اش ازدواج کرده بود که حاصل این ازدواج یک کودک یک‌ساله است. او حتی گوشی تلفن همراه هم نداشت. همسرش بارها با او دچار مشاجره شده بود. نسیبه دختری مظلوم بود و گفته می‌شود پدرش نیز او را بسیار دوست داشت؛ اما مشخص نیست چرا دست به چنین اقدامی زده است.»

    نبود قوانین حمایتی، شرایط بغرنج زندگی و‌معیشتی، فقر، نبود شغل و مبهم بودن آینده در کنار قوانین مردسالار و پدرسالار از جمله عواملی است که زنان بر اساس آن قربانی می شوند. از دیگر عوامل می توان به نبود قوانین بازدارنده اشاره کرد که قاتل هیچگاه به مجازات واقعی نمی رسد و با خیالی آسوده دست به چنین جنایاتی می زند.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

  • زنان در زندان؛ از پرونده شریفه محمدی تا سرکوب سیستماتیک فعالان زن در ایران

    زنان در زندان؛ از پرونده شریفه محمدی تا سرکوب سیستماتیک فعالان زن در ایران

    برمش/ تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری و حقوق زنان، در دیوان عالی کشور نه تنها به عنوان یک پرونده فردی بلکه به عنوان بخشی از سیاست سرکوب گسترده زنان در ایران قابل بررسی است. زنان فعال مدنی، کارگری و سیاسی طی سال‌های اخیر بیش از پیش با فشارهای امنیتی، احکام سنگین و حتی خطر اعدام مواجه شده‌اند.

    شریفه محمدی در آذرماه ۱۴۰۲ بازداشت و به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد؛ اتهامی که مستلزم اثبات عضویت در گروه مسلحانه و مشارکت در عملیات علیه حکومت است. این در حالی است که به گفته وکیل او، هیچ مدرک معتبری مبنی بر چنین ارتباطی وجود ندارد. دیوان عالی کشور یک بار این حکم را نقض کرد، اما دادگاه انقلاب رشت مجدداً همان حکم را صادر کرد و نهایتاً شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور آن را تأیید کرد.

    پرونده شریفه محمدی نشان‌دهنده چگونگی استفاده از نظریه ضابطان امنیتی به جای ادله حقوقی در روند رسیدگی است؛ الگویی که در بسیاری از پرونده‌های سیاسی و امنیتی علیه زنان تکرار شده است.

    بر اساس گزارش سالانه عفو بین‌الملل، در سال ۲۰۲۴ دست‌کم ۳۰ زن در ایران اعدام شدند؛ برخی از آنان قربانی خشونت خانگی بودند که در شرایط دفاع از خود مرتکب قتل شده بودند. علاوه بر آن، فعالان زن نیز در معرض احکام سنگین قرار گرفته‌اند. شریفه محمدی و پخشان عزیزی از جمله نمونه‌های اخیر هستند که نشان می‌دهد حاکمیت از مجازات مرگ برای خاموش کردن صدای زنان منتقد و معترض بهره می‌گیرد.

    زنان زندانی در ایران تنها با خطر اعدام مواجه نیستند. گزارش‌های متعدد از حبس انفرادی طولانی‌مدت، محرومیت از درمان، فشار بر خانواده‌ها، و محدودیت دسترسی به وکیل مستقل حکایت دارد. بسیاری از آنان به اتهاماتی چون «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی» یا «اخلال در نظم عمومی» به سال‌ها زندان محکوم می‌شوند.

    در مواردی مانند نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، حبس طولانی‌مدت همراه با محرومیت از ارتباطات خانوادگی به ابزاری برای تضعیف روحیه و ارعاب جامعه مدنی بدل شده است.

    تشدید فشار بر زنان فعال اجتماعی حامل پیام سیاسی مشخصی است: خاموش‌سازی جنبش زنان و جنبش‌های اعتراضی گسترده‌تر. زنان نقش محوری در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ و پس از آن داشته‌اند؛ از شعار «زن، زندگی، آزادی» تا رهبری تجمعات کارگری و صنفی. به همین دلیل، دستگاه امنیتی و قضایی زنان معترض را نه تنها تهدیدی فردی بلکه تهدیدی برای بقای ساختار سیاسی تلقی می‌کند.

    پرونده شریفه محمدی موجی از اعتراض‌ها را برانگیخته است؛ از تجمعات در کلن آلمان گرفته تا بیانیه‌های سازمان‌های حقوق بشری. جامعه جهانی بارها ایران را به دلیل استفاده گسترده از اعدام و نقض حقوق زنان محکوم کرده است. با این حال، افزایش شمار اعدام‌ها در سال ۲۰۲۴ نشان می‌دهد که فشارهای بین‌المللی تاکنون مانع از تشدید این روند نشده است.

    شریفه محمدی تنها یکی از چهره‌های زنانی است که زیر فشار دستگاه قضایی و امنیتی ایران قرار دارد. تأیید حکم اعدام او بیانگر واقعیتی گسترده‌تر است: زنان فعال و معترض در ایران در خط مقدم سرکوب قرار دارند. اعدام، زندان‌های طولانی‌مدت، محرومیت از حقوق اولیه و فشار بر خانواده‌ها بخشی از سیاستی است که هدف آن مهار جنبش زنان و خاموش کردن صدای جامعه مدنی است.

    #برمش_صدای_زنان_بلوچستان

    Bramsh-Balochistan woman’s voice

    تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:

    وبسایت برمش :
    www.Bramsh.org
    Instagram:
    https://www.instagram.com/bramsh_org
    Telegram:
    https://t.me/bramshbalochistan

دکمه بازگشت به بالا