مرگ یک پرستار جوان بلوچ؛ “فهیمه قادرشهری” قربانی تبعیض، بیعدالتی و فرسایش روانی
برمش/ روز سهشنبخ ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، “فهیمه قادرشهری (براهویی)”، پرستار ۲۹ ساله و اهل روستای اسلامآباد در لوتک، بهدلیل تشنج ناشی از فشار کاری و مصرف بیشازحد داروی آرامبخش، تنها در منزل جان باخت. او در اورژانس بیمارستان ایرانمهر سراوان مشغول به کار بود و بارها برای انتقال به مرکز درمانی نزدیکتر درخواست داده بود تا بتواند از مادر سالخوردهاش مراقبت کند؛ اما با بیتفاوتی مسئولان روبهرو شد.
فهیمه نه اولین و نه آخرین قربانی تبعیض ساختاری و بیعدالتی نهادینهشده در سیستم سلامت ایران است. زنان بلوچ، بهعنوان بخشی از مردم بومی و تاریخی ایران، سالهاست با ستم چندلایه دستوپنجه نرم میکنند؛ هم از مرکز دور نگه داشته شدهاند، هم از منابع عادلانه محروم ماندهاند، و هم صدایشان در تصمیمسازیها شنیده نمیشود.
این مرگ، تنها یک تراژدی انسانی نیست؛ هشداری است دربارهی وضع بحرانی سلامت روان در میان کادر درمان، و دربارهی نابرابریهای نهادینهشدهای که همچنان جان فرودستان را میگیرد. فهیمه قادرشهری، صدای خفهشدهی هزاران زن در مناطق بهحاشیهراندهشده ایران است.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
سخنرانی “مهسا اربابی” در مورد اعدامهای هدفمند و تبعات ساختاری بر جامعه بلوچ در تظاهرات آلمان
برمش/ روز شنبه ۳ خرداد ماه ۱۴۰۴، تظاهراتی بر علیه اعدام در شهر کلن آلمان برگزار شد و خانم “مهسا اربابی” از اعضای سازمان برمش در این تظاهرات در مورد اعدامهای هدفمند و تبعات ساختاری بر جامعه بلوچ سخنرانی کرد.
مهسا اربابی با اشاره به موج تازه اعدامهای زندانیان بلوچ گفت: “در پی آغاز سال ۱۴۰۴، موجی تازه و نگرانکننده از اجرای احکام اعدام در میان زندانیان بلوچ به وقوع پیوسته است. تنها طی ۲۷ روز نخست سال، دستکم ۳۸ زندانی بلوچ در زندانهای مختلف ایران اعدام شدهاند که این آمارها نهتنها گویای استفاده گسترده از مجازات مرگ هستند، بلکه شواهدی نگرانکننده از یک سیاست حذف سیستماتیک در قبال جامعه بلوچ ارائه میدهند.
وی ادامه داد: بخش عمدهای از افراد اعدامشده، مردان متأهل و سرپرست خانواده بودهاند که حذف ناگهانی آنان، زنان و کودکان زیادی را در معرض فقر شدید، بیسرپرستی و آسیبهای اجتماعی قرار داده است. این اعدامها در کنار مجموعهای از عوامل مرگبار دیگر نظیر سوانح جادهای در مسیرهای ناایمن، کشتار سوختبران توسط نیروهای نظامی، مرگهای ناشی از فقدان خدمات درمانی، قتلهای مسلحانه ناشناس و انفجارهای صنعتی نظیر حادثه اسکله شهید رجایی، چرخهای از خشونت، حذف و فروپاشی اجتماعی را بر جامعه بلوچ تحمیل کردهاند.
مهسا اربابی همچنین در رابطه با زنان بیپناه، کودکان بازمانده از تحصیل و فقدان شناسنامه و نیز تأثیرات چندلایه سیاستهای تبعیضآمیز علیه ملت بلوچ صحبت کرد و گفت: فقدان هویت قانونی یکی از عمیقترین چالشهای مردم بلوچ است. بنا بر گزارشهای میدانی، بیش از ۵۰۰ هزار شهروند بلوچ فاقد شناسنامهاند و بنابراین از ابتداییترین حقوق انسانی چون بیمه، خدمات درمانی، یارانه، ثبت قانونی ازدواج یا تحصیل محروماند. این شرایط منجر به گسترش پدیده کودکهمسری و افزایش شدید تعداد کودکان بازمانده از تحصیل شده است.”
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
تبعیض سهگانه علیه زنان بلوچ؛ زایمان با درد، تحقیر و بیامکاناتی در بیمارستان علیابنابیطالب زاهدان
برمش/ نبود امکانات و برخورد نامناسب کادر درمان در بیمارستان علی ابن ابیطالب زاهدان موجبات نارضایتی زنان بلوچی که از شهرهای دور و نزدیک استان برای وضع حمل به زاهدان می آیند را فراهم کرده است.
این زنان که بعضاً عمل سزارین و یا طبیعی را پشتسر می گذارند، از یکسو نیش و کنایه، توهین و زخم زبان کادر درمان را باید تحمل کنند، از سویی دیگر به دلیل نبود فضای مناسب و بهداشتی، با درد بخیه، خونریزی و خستگی مطلق، ناگزیرند شب و روز روی صندلیهای بخش زنان و زایمان این بیمارستان بنشینند و درد بکشند و یا کنار تخت نوزادشان روی زمینی که احتمال انتقال هرگونه عفونتی وجود دارد، استراحت کنند.
در تنها اتاق محل استراحت در بخش نوزادان بیمارستان علی ابن ابیطالب زاهدان فقط یک روشویی برای شستن ظروف کودک و یک توالت غیربهداشتی وجود دارد و در این اتاق حتی حمامی برای دوش گرفتن مادری که همراه کودکش آمده است، وجود ندارد و همین امر فضایی آلوده، غیربهداشتی با بویی نامطبوع را تولید کرده که مادران مجبوند در همین مکان غذایشان را نیز صرف بکنند.
در مقایسه با بیمارستان های سایر نقاط ایران، این بیمارستان را می توان از نمادهای تبعیض سیستماتیک علیه زنان و کودکان بلوچ در این سرزمین برشمرد. در برخی نقاط ایران برای استراحت، غذاخوری و محل نگهداری کودکان فضاهای مناسب پیش بینی شده اما در بیمارستان علی بن ابیطالب نه تنها فضای کافی وجود ندارد، بلکه برخی مواقع تا ۴۴ بیمار در ۲۸ تخت بخش NICU پذیرش می شوند و در اورژانس اطفال با ۲۸ تخت، گاهی تا ۵۷ کودک بستری میشوند.
به نقل از “محمد حیدرزاده”، رئیس بخش نوزادان بیمارستان علی ابن ابیطالب زاهدان، بارها وزیر بهداشت و مسئولان هم برای بازدید از این بیمارستان آمدند، اما فقط وعده دادند و اقدامی در راستای بهبود شرایط در بخش زنان و زایمان صورت نگرفت و تمام هزینههایی که برای تجهیز بخش NICU شده، توسط خیرین تأمین شده و دانشگاه یا بیمارستان هیچ هزینهای نکردهاند.
از دیگر مشکلات اصلی این بیمارستان کمبود پرسنل و پرستار است و دلیل این امر را می توان در دیدگاه دولت به مردم بلوچ دید چرا که بسیاری از پرستاران تحصیل کرده در بلوچستان بیکار هستند و علیرغم کمبود نیرو از استخدام محروم هستند و یا به دلایل واهی در گزینش ها رد می شوند.
این حجم از تبعیض و جفا از سوی رژیم ایران بیانگر دیدگاه سردمداران این رژیم به زنان کودکان بلوچ است که به دلیل زن، بلوچ و سنی بودن از غیرخودی ترین مردمان ساکن در ایران محسوب می شوند و باید همواره درد و رنج ناشی از تبعیض را به دوش بکشند.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
برمش/ در پی آغاز سال ۱۴۰۴، موجی تازه و نگرانکننده از اجرای احکام اعدام در میان زندانیان بلوچ به وقوع پیوسته است. تنها طی ۲۷ روز نخست سال، دستکم ۳۸ زندانی بلوچ در زندانهای مختلف ایران اعدام شدهاند و ۸۵ نفر دیگر در زندان مرکزی زاهدان در صف اجرای حکم قرار دارند. این آمارها نهتنها گویای استفاده گسترده از مجازات مرگ هستند، بلکه شواهدی نگرانکننده از یک سیاست حذف سیستماتیک در قبال جامعه بلوچ ارائه میدهند.
بخش عمدهای از افراد اعدامشده، مردان متأهل و سرپرست خانواده بودهاند که حذف ناگهانی آنان، زنان و کودکان زیادی را در معرض فقر شدید، بیسرپرستی و آسیبهای اجتماعی قرار داده است. این اعدامها در کنار مجموعهای از عوامل مرگبار دیگر نظیر سوانح جادهای در مسیرهای ناایمن، کشتار سوختبران توسط نیروهای نظامی، مرگهای ناشی از فقدان خدمات درمانی، قتلهای مسلحانه ناشناس و انفجارهای صنعتی نظیر حادثه اسکله شهید رجایی، چرخهای از خشونت، حذف و فروپاشی اجتماعی را بر جامعه بلوچ تحمیل کردهاند.
زنان بیپناه، کودکان بازمانده از تحصیل، و فقدان شناسنامه؛ تأثیرات چندلایه سیاستهای تبعیضآمیز
فقدان هویت قانونی یکی از عمیقترین چالشهای مردم بلوچ است. بنا بر گزارشهای میدانی، بیش از ۵۰۰ هزار شهروند بلوچ فاقد شناسنامهاند و بنابراین از ابتداییترین حقوق انسانی چون بیمه، خدمات درمانی، یارانه، ثبت قانونی ازدواج یا تحصیل محروماند. این شرایط منجر به گسترش پدیده کودکهمسری و افزایش شدید تعداد کودکان بازمانده از تحصیل شده است.
در آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش ایران، تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل بیش از ۲۴۸ هزار نفر ذکر شده است؛ با اینحال، این آمار کودکان فاقد هویت را شامل نمیشود که عملاً در هیچ سامانهای به رسمیت شناخته نمیشوند.
ریشه جرم یا محرومیت ساختاری؟
اکثریت قریب به اتفاق اعدامشدگان بلوچ به اتهامات مرتبط با مواد مخدر محکوم شدهاند. با وجود این، باید تأکید کرد که ساختار اقتصادی تبعیضآمیز در بلوچستان، عدم امکان استخدام بومیان در ادارات دولتی و نبود فرصتهای شغلی، مردم را بهناچار به فعالیتهایی چون سوختبری و حمل مواد سوق میدهد، نه از سر اختیار، بلکه بهدلیل نبود گزینههای معیشتی دیگر.
اعدام بهعنوان «راهحل نهایی» برای جرائمی که نظام حاکم خود عامل زمینهساز آن است، نهتنها ناکارآمد است، بلکه موجبات بحرانهای اجتماعی شدیدتری را فراهم میکند: افزایش کودکان کار، خودکشی، خشونت خانگی و مهاجرتهای اجباری.
بر اساس مستندات ارائهشده، سیاستهای دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال جامعه بلوچ، مصداق بارز نقض اصول بنیادین حقوق بشر، مفاد میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، و کنوانسیون حقوق کودک است.
ما، بهعنوان حامیان حقوق بشر، از نهادهای بینالمللی درخواست داریم:
۱. اعزام فوری ناظران و گزارشگران ویژه سازمان ملل متحد به مناطق بلوچنشین برای بررسی میدانی؛
۲. فشار به جمهوری اسلامی ایران برای توقف اجرای احکام اعدام علیه زندانیان بلوچ، بهویژه در پروندههای فاقد دادرسی عادلانه؛
۳. الزام دولت ایران به اصلاح سیاستهای تبعیضآمیز، صدور شناسنامه برای فاقدین هویت، و ایجاد فرصتهای شغلی برای مردم بومی؛
۴. تدوین یک برنامه اضطراری بینالمللی برای حمایت از زنان و کودکان آسیبدیده از اعدامها، فقر، و بیهویتی.
آنچه در بلوچستان جریان دارد، تنها نقض حقوق بشر نیست؛ بلکه یک ساختار سازمانیافته از تبعیض، حذف و نابودی تدریجی یک ملت در ایران است.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
کودک آزاری، نقض فاحش حقوق کودکان در بلوچستان در نبود قوانین بازدارنده و فرهنگ صحیح
برمش/ روز سهشنبه ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، دو کودک ۸ و ۹ ساله در روستای خیرآباد پشتکوه خاش، هنگام بازی در یک باغ پسته توسط فردی به نام «ا – ش» که صاحب باغ می باشد، مورد کودک آزاری و نقض فاحش حقوق کودکان بر اساس قوانین کنوانسیون های بین المللی و حقوقی گرفتند. گرچه این خبر رسانه ای شد اما چه بسیار مواردی که هرگز رسانه ای نمی شوند چرا که هنوز جامعه و عموم مردم با مصادیق کودک آزاری و نقض حقوق گودکان چه از سوی دیگران و چه افراد نزدیک به کودک بی اطلاع هستند.
افزایش آمار کودک آزاری در بلوچستان به عوامل مختلفی مربوط است که در ادامه به آن می پردازیم.
از نگاه قوانین بین المللی همچون پیمان نامه حقوق کودک به بچه کمتر از ۱۸ سال کودک اطلاق می شود و آزار یک کودک نوعی از آسیب است که ناشی از برخورد ظالمانه و خشونت بار می باشد.
از مصادیق کودک آزاری که میتوان اشاره کرد:
۱.قرار دادن کودک در مکانهای ترسناک ۲.محروم کردن کودکان از بازی و تفریح ۳.تنها گذاشتن کودک در منزل ۴.اخراج از منزل و طرد کودک ۵.اجازه گریه نداشتن و کنترل احساسات کودک ۶.عدم ارتباط چشمی و گوش ندادن به کودک ۷.مسخره کردن و ایجاد حس حقارت در کودک ۸.طرد و آزار کودک با جنسیت غیر دلخواه ۹.سرزنش و ملامت کودک در حضور دیگران ۱۰.بیتوجهی به بهداشت، تغذیه و پوشاک کودک ۱۱.بهرهکشی و توقعات نامعقول از کودک ۱۲.استفاده از کودک برای تحریک جنسی بزرگسالان ۱۳.محروم نمودن کودک از محبت و آغوش گرم ۱۴.استفاده نادرست از داروهای خوابآور برای کودک ۱۵.مشاجرات خانوادگی در حضور کودک ۱۶.استفاده از الکل و مواد مخدر در حضور کودک ۱۷.کتک زدن و تنبیه جسمی کودک
وارد کردن صدمات روانی و جسمی به کودکان جرم است و گرچه ایران در سال ۱۳۷۳ به پیمان نامه حقوق کودک پیوسته است و اما در عمل به دلیل نبود قوانین مناسب و بازدارنده، نقض قوانین علیه کودکان در ایران به راحتی اتفاق می افتد و کودکآزاری امری رایج در ایران است و نقض حقوق کودکان امری عادی محسوب می شود.
گرچه بر اساس ماده ۵ این قانون، کودک آزاری از جرایم عمومی قلمداد می شود و شاکی خصوصی ندارد اما با وجود رسانه ای شدن موارد کودک آزاری، نه دولت و نه خانواده کودک در این خصوص اقدامات لازم را انجام نمی دهند.
کودکان هم در جامعه مانند دیگر افراد جامعه حق و حقوقی دارند و کودک جهت پرورش کامل و متعادل شخصیتش نیاز به فضای پر محبت و امنیت اخلاقی و مادی دارد.
آنچه که ما در بلوچستان شاهد هستیم بی عدالتی آشکار در تقسیم ثروت و قدرت از سوی حکومت است که کودکان بلوچ را در فقر و نابرابری و عدم برخورداری از فضای مناسب بهداشتی و نیازهای اولیه چون تغذیه مناسب، تفریح و تحصیل قرار داده است و فضای ناامنی که از سوی حکومت در بلوچستان اعمال می شود به اندازه کافی برای کودکان صدمات جبران ناپذیری را وارد کرده است. و اعمال خشونت و تنبیه از سوی مراکز تربیتی چون مدارس و جامعه محلی در اجرای اعمال تنبیه خود سرانه کودکان در ورود به باغ و چیدن میوه از سوی صاحبان باغ بسیار مشمئز کننده بوده و موج نگرانی ها در جامعه و فعالین حوزه حقوق بشری بلوچستان وارد کرده است، چرا که اگر کودکان ما در امنیت روحی و جسمی نباشند در آینده بزهکار و ناهنجار خواهند شد و این ضرری غیر قابل جبران به جامعه بلوچستان وارد می کند که غیر قابل جبران می باشد.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
۱۵ می – روز جهانی خانواده/زنان بلوچ در جفا و تبعیض دولتی
برمش/ امروز پنجشنبه ۱۵ می ۲۰۲۵ مصادف با ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، متقارن با روز جهانی خانواده است.
جهان از عشق، امنیت و سلامت در بستر خانواده حرف میزند. اما در بلوچستان، زنانی زندگی میکنند که هیچگاه از دولت، سهمی از امنیت و سلامت ندیدهاند.
در آنجا، زنها مادرند، مراقباند، ستوناند، ولی دیده نمیشوند. سالهاست فراموش شدهاند. نه دسترسی به درمان دارند، نه صدایشان شنیده میشود و نه کرامتشان حفظ میشود. این امر فقط فقر یا جبر جغرافیایی نیست؛ این، نتیجهی سیاستگذاری مغبوضانه، تبعیض ساختاری، و بیتوجهی دولت است.
کودکی که در چنین خانهای گریه میکند، زنی که با درد خاموش زندگی میکند، قربانی «بیبرنامگی» نظامی است که سلامت زنان را در حاشیه نگه داشته، و رنج آنها را طبیعی جلوه داده است.
ما در سازمان برمش بر این باوریم: تا زمانی که دولت به سلامت، امنیت و کرامت زنان بلوچ اولویت ندهد، هیچ خانوادهای سالم نیست، هیچ جامعهای عادلانه نیست، و هیچ توسعهای مشروع نیست.
سلامت خانواده، مسئولیت دولت است. و اولین گام، دیدن زن بلوچ به عنوان یک انسان است و نه یک عدد فراموششده در حاشیهی نقشه.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
یورش خونین به بندرکلاهی؛ سرکوب زنان بلوچ در اعتراضات مردمی
برمش/ روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، بندرکلاهی میناب شاهد یورش خشن و گسترده نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران و سرکوب زنان بی دفاعی بود که جهت جلوگیری از تخریب اموال و منازلشان در برابر نیروهای تا بن دندان مسلح رژیم ایران ایستادند.
گفتنی است روز گذشته ۲۱ اردیبهشت ماه، صدها تن از نیروهای نظامی به همراه «جاویدان»، فرمانده انتظامی و «قهرمانی»، دادستان هرمزگان به بندرکلاهی میناب یورش برده و اقدام به تخریب و آتش زدن اموال صیادی و سوختبری سوختبران کرده و بدون نشان دادن حکم قضایی وارد منازل شهروندان بلوچ شده بودند.
در دومین روز این حمله، دوشنبه ۲۲ اردیبهشت، زنان بلوچ با شجاعت به خیابان آمدند تا صدای اعتراض جامعه خود را به گوش برسانند. اما پاسخ نیروهای امنیتی، ضرب و جرح این زنان و تیراندازی هوایی برای پراکندن آنان بود. این برخورد خشن با زنانی که در خط مقدم اعتراض ایستاده بودند، جلوهای آشکار از نگاه سرکوبگرانه حاکمیت نسبت به زنان و اقلیتهای قومی است.
رویدادهای بندرکلاهی بار دیگر چهره خشن سرکوب حکومتی را نمایان کرد؛ جایی که مردم بلوچ، و بهویژه زنان، نه تنها با تبعیض تاریخی، بلکه با تهدید مستقیم نظامی نیز روبهرو هستند، صرفاً بهخاطر ایستادن در برابر بیعدالتی.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
روز جهانی مادر بر قهرمانان بی صدا که مادران بلوچ هستند مبارک باشد
برمش/ امروز یکشنبه ۱۱ می ۲۰۲۵ مصادف با ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، به عنوان روز جهانی مادر گرامی داشته می شود.
مادر، یعنی اولین عشق بیقید و شرط زندگی، یعنی آغوشی که همیشه امن است، صدایی که با شنیدنش آرام میگیری و نگاهی که حتی در سکوت هم پر از مهر است.
اما در بلوچستان، مادر بودن سختتر از هر جای دیگر دنیاست. پیش از آنکه نوزادی به دنیا بیاورد، باید با خطر مرگ خودش و فرزندش در بیمارستانی بیامکانات روبهرو شود.
اگر فرزندش زنده بماند، شاید هیچوقت شناسنامهای نگیرد؛ نه به رسمیت شناخته شود، نه دیده شود.
نگرانی بعدی مادر بلوچ این است که آیا در نزدیکی محل سکونتش مدرسهای هست یا نه؟ آیا کودکش میتواند درس بخواند و رشد کند؟ اگر بزرگ شد، شاید کاری برایش پیدا نشود؛ شاید ناچار شود سوختبر شود، یا قربانی سیاست و بیعدالتی، اعدام. و تمام این سالها، این مادر است که درد همهٔ اینها را در دل نگه میدارد.
و از همه تلختر، ترسی که هیچوقت رهایش نمیکند: «مبادا دخترش، کودکهمسر شود.»
مادر بودن در بلوچستان یعنی رنجِ مداوم، ایستادگی خاموش، و عشقی که هیچوقت شکست نمیخورد.
سازمان برمش به همهٔ مادران بلوچ، از صمیم قلب میگوید: “روزتان مبارک، شما قهرمانان بیصدا هستید.”
«ویدئو از آرشیو»
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
روز جهانی کارگر؛ صدای زنان در خط مقدم مبارزه برای عدالت اجتماعی
برمش/ در روز جهانی کارگر، اول ماه مه، فرصتی پیش میآید تا به نقش بیبدیل زنان در جنبشهای کارگری و حقوق بشر توجه کنیم. زنان در سراسر جهان، بهویژه در بخشهای غیررسمی مانند کار خانگی، صنایع پوشاک و مراقبت، با چالشهای متعددی از جمله دستمزدهای ناعادلانه، تبعیض جنسیتی و فقدان حمایتهای اجتماعی مواجه هستند. طبق گزارش سازمان بینالمللی کار، بیش از ۷۵ میلیون کارگر خانگی در جهان وجود دارد که ۷۶٪ از آنها زن هستند و بسیاری از آنها از حقوق پایهای مانند بیمه درمانی و مرخصی زایمان محروماند.
با وجود این موانع، زنان همچنان در خط مقدم مبارزه برای عدالت اجتماعی و برابری قرار دارند. از اعتراضات کارگران پوشاک در بنگلادش تا جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران، زنان نشان دادهاند که تغییرات اجتماعی بدون مشارکت فعال آنها ممکن نیست.
در این روز، ما باید بر اهمیت به رسمیت شناختن حقوق کار زنان بهعنوان حقوق بشر تأکید کنیم. این شامل تضمین دستمزد برابر برای کار برابر، محیطهای کاری عاری از خشونت و آزار، و دسترسی به خدمات عمومی با کیفیت است. همچنین، دولتها باید کنوانسیون ۱۹۰ سازمان بینالمللی کار را برای مقابله با خشونت و آزار در محیط کار تصویب و اجرا کنند.
در این روز، نمیتوان از نقش پررنگ زنان بلوچ در مبارزه برای حقوق انسانی، عدالت و برابری چشمپوشی کرد. آنان نهتنها بار سنگین تبعیضهای چندلایه قومی، جنسیتی و اقتصادی را به دوش میکشند، بلکه با شجاعت در صف مقدم اعتراضات مسالمتآمیز و فعالیتهای اجتماعی ایستادهاند. صدای زنان بلوچ، برمش (پژواک )مطالبات عادلانه ملتی است که سالها در حاشیه نگاه داشته شدهاند. به رسم این روز، بر ضرورت حمایت جهانی از حقوق آنان، بهویژه در برابر سرکوبهای امنیتی و نادیدهانگاریهای سیستماتیک، تاکید میکنیم.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید:
زنان بلوچ، روایت مقاومت در سایه سکوت رسانههای بینالمللی
برمش/ در فرهنگ هر ملتی، اسطورههایی زاده میشوند که ریشه در افسانههای کهن، حماسههای تاریخی و ادبیات غنی آن سرزمین دارند. این اسطورهها تنها شخصیتهایی از گذشته نیستند، بلکه تبلور آرمانها، رنجها و مقاومتهای یک ملتاند؛ قهرمانانی که از دل تاریکیها برخاستهاند تا چراغ راه نسلهای آینده باشند.
در سالهای اخیر، زنان بلوچ توانستهاند این اسطورهها را از دل کتابهای فراموششده و افسانههای دور، بیرون کشیده و در متن امروز زندگی کنند. زنانی چون “ماهو بلوچ”، “مهرنگ بلوچ”، “سمیالدین بلوچ”، “آیدا نارویی”، “آیناز سنجرزهی”، “یسرا سلیمانی” و … نه فقط در برابر تابوها و دیکتاتوری زمانه، بلکه در برابر فقر، تبعیض، زندان، و بیعدالتی ایستادند و هرگز گامی به عقب برنداشتند. آنان با آگاهی و جسارت، درد را به فریاد بدل کردند و صدایشان را در جهانی که گوش شنوایی نداشت، به گوش تاریخ رساندند.
این زنان تنها در میدانهای سیاسی و اجتماعی ظهور نکردند، بلکه در عرصههای ورزشی و تحصیلی نیز خوش درخشیدند و حماسه آفریدند. دختران کمسال اما بزرگی چون “آیدا نارویی” و “آیناز سنجرزهی” و”یسرا سلیمانی” با وجود کمبود امکانات، تبعیض دولتی و فشارهای اجتماعی، افتخار آفریدند و نام خود را در دل مردمشان حک کردند.
مهرنگ و سمیالدین، زنانیاند که حتی دیوارهای زندان هم نتوانست سکوت بر آنان تحمیل کند. ماهو، با شکستن تابوهای سنگین جامعه سنتی، صدای زن بلوچ را به گوش جهانیان رساند؛ نه با فریاد صرف، بلکه با ایستادگی و حقیقتی که نمیتوان انکارش کرد.
این زنان گرچه در خلأ رسانهای با سکوت مدعیان حقوق بشر مواجه شدند، اما در میان ملت خود و در دل هر زن آزادیخواهی، به اسطوره تبدیل شدند. رسانههایی که همواره از کرامت انسانی سخن میگویند، در برابر شجاعت این زنان سکوت کردند. اما آنچه جهانیان نشنیدند، تاریخ شنید و ثبت کرد: زنانی که تنها برای رهایی خود نجنگیدند، بلکه برای نسلی نو، راهی گشودند و نام خود را جاودانه ساختند.
#برمش_صدای_زنان_بلوچستان
Bramsh-Balochistan woman’s voice
تلاش برای دستیابی به برابری جنسیتی و رفع هر گونه تبعیض و پیشبرد فعالیتها بر بنیاد حقوق بشر سازمان ملل میتوانید از طریق لینک های زیر با بِرَمْش همراه باشید: